
- استاد ممتاز دانشگاه وین
- دکترای حقوق و اقتصاد از دانشگاه وین
- فیلسوف، اقتصاددان مکتب اتریش و لیبرال کلاسیک
|
• نظریه استیلای مالکیت خصوصی
میزس معتقد است که نظام سوسیالیستی برای دنیای جدید «ناممکن» است، یا به سخن دیگر از نظام قیمتی لازم برای محاسبه اقتصادی و از این رو برای اداره اقتصاد صنعتی مدرن بیبهره است. اما اگر مداخلهگرایی، ناپایدار و سوسیالیسم، ناممکن است، تنها سیاست منطقی اقتصادی برای نظام صنعتی مدرن، لیبرالیسم استوار بر لسهفر است.
میزس معتقد بود ایجاد جامعه سوسیالیستی آرمانی غیرممکن است به این دلیل که بدون مالکیت خصوصی نمیشود جامعهای بزرگ را مدیریت کرد.
میزس به این خاطر تعهد کمابیش دوپهلو و گنگ پیشینیان اتریشیاش به اقتصاد بازار را برگرفته و صیقل داد و به هواخواهی منطقی، سازشناپذیر و همساز از لسهفر بدل کرد. همخوان با این بینش، در سال ۱۹۲۷ اثر جامعش با عنوان Liberalismus را درباره لیبرالیسم «کلاسیک» یا استوار بر لسهفر منتشر کرد.
به باور میزس، سوسیالیسم به لحاظ اقتصادی به خاطر مشکل محاسبات اقتصادی میبایست شکست بخورد. میزس بر این باور است که بدون اقتصاد بازار هیچ سیستم قیمتگذاری کارآمدی وجود نخواهد داشت. چیزی که او برای دستیابی به یک تخصیص عقلانی کالاهای سرمایهای به بارآورترین استفادهشان لازم میدانست. سوسیالیسم شکست میخورد چراکه بر اساس گفته فون میزس تقاضا بدون قیمتها قابل محاسبه نیست. در این خصوص خود میزس چنین مینویسد: «واژگان معمول زبان سیاسی احمقانه هستند. چپ چیست و راست چیست؟ چرا هیتلر باید راست باشد و استالین، دوست موقت او، چپ؟چه کسی مرتجع است و چه کسی ترقیخواه؟ ارتجاع در برابر یک سیاست نابخردانه محکوم نیست و پیشرفت به سوی آشوب ستودنی نیست. هیچ چیز نباید تنها به خاطر آنکه جدید است، رادیکال است یا مد روز است پذیرفته شود. اگر دکترینی که راست کیش (Orthodox) بر آن ایستادگی میکند بیعیب و مستحکم باشد آنگاه ارتدوکسی (Orthodoxy) یک شر نیست. چه کسی ضد کارگر است؟ آن کسانی که میخواهند کارگران را به سطح روسیه نزول دهند یا کسانی که برای کارگران استانداردهای سرمایهدارانه آمریکا را طلب میکنند؟چه کسانی ملیگرایند؟ آن کسانی که میخواهند کشورشان را لگدمال چکمه نازیها کنند یا آن کسانی که کشورشان را مستقل میخواهند؟ در کل میزس بر این باور است که سوسیالیسم از نظر اقتصادی محکوم به شکست است. در مقالهای در ۱۹۲۰، میزس اینگونه نوشت که یک دولت سوسیالیست نمیتواند محاسبات اقتصادی لازم برای سازماندهی موثر یک اقتصاد پیچیده را انجام دهد.
میزس معتقد بود که حقیقتهای اقتصادی از یک سری بدیهیات روشن نشأت میگیرند و نمیتوان آنها را به صورتی تجربی آزمایش کرد. او نظرات خود را در مهمترین اثرش، کنش انسانی، و سایر انتشاراتش شرح داده است هرچند که چندان در جذب اقتصاددانان خارج از مکتب اتریش موفق نشد.
• نظریه استیلای مالکیت خصوصی
میزس را میتوان یکی از طرفداران لیبرالیسم کلاسیک دانست. «اقتصاد پولی و تورم» و «بازار آزاد و کنترل اقتصاد توسط دولت» موضوعات اصلی آثار میزس است.
وی در کتاب «لیبرالیسم» به وضوح از آزادیهای فردی، مالکیت خصوصی، بازارهای آزاد و دولت حداقلی حمایت میکند؛ همچنین از تغییر مفهوم لیبرالیسم در کشورهای غربی مثل ایالاتمتحده و گرایش به سمت برنامههای دولت رفاه به شدت انتقاد میکند.
میزس سالها پیش از فروپاشی شوروی، پیشبینی می کند که سوسیالیسم به شکست میانجامد زیرا در نظام بدون وجود قیمتها، تقاضا قابل شناسایی نیست بنابراین راه به جایی نخواهد برد. میزس پیروزی لنین در شوروی یا هیتلر در آلمان را به معنی شکست سرمایهداری نمیداند بلکه آن را نتیجه غیر قابل اجتناب سیاست مداخلهجویانه دولتهای قبلی میپندارد. میزس معتقد است که هیچ ملتی به حد اعلای تمدن نمیرسد مگر آنکه ابتدا مالکیت خصوصی را به رسمیت بشناسد. |