بخش دوم- مناطق شهری
تورنتو، مونترال، ونکوور، اتاوا، کلگری و ادمونتون، بهعنوان شهرهای اصلی کانادا در نظر گرفته شدهاند. علاوه بر اهمیت اقتصادی و اداری، این شهرها به عنوان مراکز فرهنگی و آموزشی نیز برای کشور کانادا کاربرد دارند. کانادا در امریکای شمالی واقع شده است و شامل سه منطقه و ده استان است. مونترال، تورنتو، اتاوا و ونکوور، جزء بهترین شهرهای کانادا محسوب میشوند. کانادا در بخشهای شمالی امریکای شمالی واقع شده است. با توجه به مساحت کل، کانادا دومین کشور بزرگ جهان است و از لحاظ جمعیت، سیوششمین جایگاه را به خود اختصاص داده است.
لیست ۱۰ شهر بزرگ ثروتمند کانادا به ترتیب اولویت، به شرح زیر است:
· اتاوا در استان انتاریو
· کلگری در استان آلبرتا
· ادمونتون در استان آلبرتا
· رجینا در استان ساسکاچوان
· گولف در استان اونتاریو
· اشوا در استان اونتاریو
· ساسکتون در استان ساسکاچوان
· سنت جان در نیوفاندلند
· ویکتوریا در استان بریتیش کلمبیا
· کینگستون در استان انتاریو.
بخش سوم- منابع اقتصادی
شاخصهای اقتصادی کانادا در یک نگاه
تولید ناخالص داخلی در این کشور ۱/۲۶۶ میلیارد دلار است. ۱۷ میلیون و ۹۵ هزار نفر نیروی کار این کشور را تشکیل میدهند. نرخ بیکاری در این کشور ۶ درصد است. ۱۰/۸ درصد از مردم این کشور، زیر خط فقر، زندگی میکنند. در سال ۲۰۱۴ نرخ تورم در این کشور ۱/۱ درصد بود. محصولات صادراتی این کشور شامل وسایل نقلیه موتوری و قطعات، ماشینآلات صنعتی، هواپیما، تجهیزات ارتباطی، مواد شیمیایی، پلاستیک، کود، الوار و چوب، نفت خام، گاز طبیعی، الکتریسیته و آلومینیوم است که به کشورهای آمریکا، انگلیس و ژاپن، صادر میشود. محصولات وارداتی این کشور؛ شامل ماشینآلات و تجهیزات، وسایل نقلیه موتوری و قطعات، مواد شیمیایی، الکتریسیته و کالاهای مصرفی است که از کشورهایآمریکا، چین و مکزیک صادر میشود.
بخش چهارم- برنامهریزی شهری
برنامهریزی شهری، موضوعیست که اغلب در تصمیمگیریهای روزانه متخصصین مسکن، اشتباه به کار گرفته میشود. به این دلیل که تکامل برنامهریزی شهری ممکن است سالها، دههها و یا حتی قرنها به طول بینجامد. برنامهریزی شهری، تاثیر بسزایی در چگونگی شکلگیری شهرها و ارزش املاک دارد. به استثنای طرح بسیار ابتدایی شهر «سیمکو» که در سال ۱۷۹۳ ساخته شد، مفهوم برنامهریزی شهری تا قبل از دهه ۱۹۴۰ در کانادا چندان مورد توجه قرار نگرفت؛ این یکی از دلایل تبدیل شدن تورنتو به شهری آشفته و بینظم در دهه ۱۹۹۰ بود. هیچ برنامهریزیای برای ساختوساز، هیچ چارچوبی برای سیستم حملونقل و هیچ راهنمایی مبنی بر اینکه شهرها چگونه باید طراحی و ساخته شوند، وجود نداشت. حتی سیستم تراموای تورنتو که طی سالهای ۱۸۷۰ و ۱۹۳۰ ساخته شد و یکی از نتایج صنعتی شدن این شهر بود، به هیچ عنوان بر اساس سیاستهای برنامهریزی شهری نبود. در این شرایط، شهر بر اساس نظر مالکانی که کوچهها، خیابانها و ساختمانهایشان را میسازند شکل میگرفت که بسیار خودخواهانه است. تا این که از دهه ۱۹۴۰ به این سو، نوعی برنامهریزی همگون به بهترین شکل آن در غالب شهرهای کانادا بروز و ظهور یافتند که عمدتاً توسط بخش خصوصی، صورت میپذیرد.
برنامهریزی کلان شهری کانادا در سال ۱۹۳۴ آغاز شد و تورنتو دومین تجربه برنامهریزی کلانشهری کانادا بهشمار میرود. نخستین دولت کلانشهری توسط دولت ایالتی اونتاری در سال ۱۹۵۳ ایجاد شد که متشکل از ۱۳ دولت محلی بود. این دولت کلانشهری، مسئولیت تأمین خدمات در مقیاس کلان منطقهای، حملونقل عمومی، زیرساختهای تأمین آب و احــداث بزرگراهها را عـهـدهدار بـود. عـلاوه بر آن، سرمایهگذاری در مقیاس کلان منطقه، از وظایف این دولـت به شمار میرفت. بعدها با تحول در ساختار مدیریتی- برنامهریزی، بـرای بخشهای مختلف ایالت، دولتهای منطقهای مطرح شد؛ بنابراین وسعت محدوده طرح، ابتدا به شش و سپس به یک دولت کلانشهری واحــد، تقلیل یافت کـه در حـال حاضر اداره تورنتو را به عهده دارد.
بخش پنجم- رشد و توسعه شهری
در زمان توسعه و سازندگی پس از جنگ جهانی دوم، تمرکز همه، بر روی آینده اتومبیلها و ساختن بزرگراهها بود. این شرایط بود که باعث شد حومههایی در سراسر تورنتو بهوجود آیند. اتومبیلها نیز مانند زیربناهای طراحی شده، بهجای کمک به رشد عمودی، سبب رشد افقی و گسترش بیرویه شهری شدند. به بیان اقتصادی، عرضه زمین، متناسب با تقاضا برای مسکن بوده است؛ بنابراین قیمت خانه با متوسط درآمد خانوار، در یک سطح قرار گرفت. امروزه افراد بیشتری در حال برگشت به مرکز شهر هستند. قیمت خانه در بالاترین میزان خود قرار دارد اما متوسط درآمد خانوار، به تناسب آن بالا نرفته است. از نظر اقتصادی، این امر قابل توجیه است؛ زیرا اکنون عرضه زمین، محدود شده و نمیتواند متناسب با تقاضای خانوارهای کوچک باشد.
سه دلیل برای این امر وجود دارد که هر سه آنها به سیاستهای برنامهریزی شهری مربوط میشوند. هر سه این سیاستها پس از سال ۲۰۰۶ بهوجود آمدند:
- کمربند سبز: این طرح، از مناطق محیطزیستی، محافظت میکند و جلوی شهری شدن آنها را میگیرد؛ در واقع حلقه عظیمی در اطراف منطقه شهری وجود دارد که نمیتواند توسعه پیدا کند.
- توسعه: با وجود این طرح میتوان مناطق قابل توسعه را شناسایی کرد. ۲۵ مرکز شهری وجود دارد که ساختوساز در آنها رو به رشد و قابل توسعه است. برخی از عناصر اصلی طرح توسعه؛ شامل ساخت جوامع متراکم، فعال، کامل و همچنین بهینهسازی استفاده از زیرساختهای موجود و زیرساختهای جدید برای حمایت از رشد در یک قالب متراکم و کارآمد است.
- بزرگ (بخشی از طرح توسعه کانادا): تمرکز این طرح بر روی حملونقل و گسترش آن است. نکته اینجاست که توسعه، دیگر مربوط به اتومبیل نمیشود و نیازی نیست برای پاسخ به این تقاضا، لزوماً راههای شهری را افزایش داد. توجه به حملونقل عمومی باعث متمرکز شدن این توسعه خواهد شد. همانطور که تحریم بر روی قیمت کالاها تأثیر دارد، برنامهریزی شهری نیز بر قیمت املاک، اثر میگذارد. طرح کمربند سبز، عرضه زمین را محدود میکند. این در حالی است که طرح توسعه و جنبش بزرگ، بر روی مکان و چگونگی ایجاد توسعه، تمرکز دارند. این سه طرح موجود، فشار بر ارزش املاک و مستغلات را بیشتر میکند؛ زیرا تقاضا بسیار بیشتر از آن چیزی است که در بازار وجود دارد.
بخش ششم- مدیریت شهری
شهردار در کانادا، رهبر شهرداریهای این کشور است. با این حال در برخی از استانهای کانادا (مثل اونتاریو) هنوز از اصطلاح ریو برای منتخب روستاهای کوچک استفاده میکنند. شهردار یک شهرک یا یک روستا، نقش مشابه شهردار را در شهرهای بزرگ ایفا میکند. بازه زمانی ریاست هر شهردار با توجه به منطقهای که مسئولیت دارد متفاوت میباشد و بستگی به قوانین محلی آن منطقه دارد.
استانها، مسئول اکثر برنامههای اجتماعی؛ مثل مراقبتهای بهداشتی، آموزش و پرورش و رفاه عمومی (کمکهای مالی) هستند و با هم بیشتر درآمد را از دولت فدرال دریافت میکنند که این اصل تقریباً در میان ساختار حکومتی کشورهای متحد در جهان، وجود دارد. دولت فدرال، با اعمال قدرت خود میتواند سیاستهای ملی را در مناطق استانی نیز به اجرا بگذارد؛ مثل لایحه الحاقی بهداشت کانادا که البته مسئولین استانی میتوانند آنها را نادیده بگیرند، اما این مسأله در عمل، به ندرت اتفاق میافتد. برابرسازی پرداختیها (حقوق)، توسط دولت فدرال، صورت گرفت تا به مردم اطمینان دهد که استانداردهای برابری در مورد ارائه خدمات و اخذ مالیات، در میان استانهای فقیر و غنی، ارائه میشود.
تمام استانهای این کشور، اعضای قوه مقننه که از سراسر ایالات و استانها انتخاب میشوند و ریاست آن که به عهده نخستوزیر است، به همان روش انتخاب نخستوزیر، انتخاب میشوند. هر استان همچنین دارای یک بخش است که نماینده ملکه الیزابت میباشد؛ همانند استاندار کانادا که به پیشنهاد نخستوزیر کانادا به این سمت منصوب میشود که در سالهای اخیر، در این باره با دولتهای استانی نیز مشورت میشود.
مدیریت شهری پایدار
تلاش برای ایجاد و حفظ شهری که در آن، احترام به محیطزیست، بخشی از اولویتهای مدیریت شهری، بهشمار میآید، یکی از اصولی است که شهرداریها در کانادا به آن توجه خاص میکنند. در شهر ونکوور، مسئولان شهر، خود را ملزم میدانند تا برنامههای زیستمحیطی ویژهای را برای بهرهمندی از شهری سازگار با محیطزیست، تدوین و اجرا کنند. یکی از بخشهای ویژه این برنامه؛ شامل سازهها و سازندگان ساختمانها میشود که رعایت اصول ساختوساز سبز، به عنوان یک اصل برای آنها الزامی است.
اعتقاد کلی بر این است که سازهها و ساختمانهایی که براساس اصول ساختوساز سبز بنا میشوند، میتوانند تأثیرات منفی بر محیطزیست را به حداقل برسانند؛ لذا در شهر ونکوور، سمت و سو گرفتن به ایجاد ساختمانهای سبز، بخشی از وظایف شهرداریها به شمار میرود. ساختمانها و سازههای سبز در این شهر بهدلیل رعایت نکات خاص و سازگار با محیطزیست، انرژی کمتری مصرف میکنند. این سازهها باید طوری طراحی شوند که علاوه بر بهرهوری بیشتر، هماهنگ با اقلیم و محیطزیست باشند.
چشمانداز ۱۰ ساله
برنامهریزان شهری، چشمانداز ۱۰ سال آینده ونکوور را طوری تدوین کردهاند که براساس آن، این شهر در حال حرکت به سوی داشتن ساختمانهایی بدون تولید گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۲۰ باشد.
بر همین اساس، برنامههای مرتبط با ساختمان سبز، به افراد کمک خواهند کرد تا نه تنها درباره تکنیکهای ساختمان سبز آموزش ببینند بلکه با مقررات و قوانین حقوقی در این مورد نیز آشنا شده و بتوانند سازههای سبزتر و پایدارتری را طراحی و اجرا کنند.
استراتژی GBS
مدیریت شهری ونکوور برای تضمین اجرای چشمانداز ۱۰ ساله خود، اقدام به تعریف راهبردهایی برای ساختمان سبز تحتعنوان GBS کرده است. GBS در حقیقت استراتژیای است که براساس آن، شکل و سطح کاربریهای ساختمانهای تجاری، خدماتی، اقامتگاههایی با تراکم انسانی بالا و ... تعریف میشوند و بهمنظور کاهش تأثیرات ساختمانسازی و زیرساختهای وابسته به آن، طراحی شده است. بخشی از این اقدامات؛ شامل مدیریت آبهای حاصل از بارندگی، مصرف آب خانگی، تقاضای سفر، منظر و اکولوژی، تأمین حمایتها و پشتیبانیهای حقوقی از قوانین مربوط به مصارف انرژی، تصویب قانون حقوقی مصارف انرژی، کاهش بهطور متوسط ۱۲ تا ۱۵ درصدی نیازهای مصرف انرژی با کمک این قانون بهمنظور دستیابی به اهداف برنامههای تشویقی ساختمانهای تجاری برای حفظ محیطزیست کانادا و ... میشود.
مدیریت تقاضای سفر نیز یکی از مواردی بود که برای همسو شدن ونکوور با المانهای یک شهر سبز، مد نظر قرار گرفته است. در این بخش، ارائه راهکارهایی به رانندگان برای کاهش نیاز به پارکینگ بهوسیله کاهش سفرهای شهری، امکانسنجی دوباره نیازهای فوری پارکینگها، به روز کردن نیازهای امنیتی برای پارکینگهای دوچرخه و تسهیلات لازم برای پایانههای آنها، گسترش مدیریت تقاضای سفر برای نواحی جدید شهری و بهبود و توسعه نیازهای شارژ وسایل نقلیه الکتریکی در مکانهای خاص آنها، بهعنوان بخشی از موارد مهم در مدیریت تقاضای سفر، مورد بازبینی قرار گرفته است.
در حال حاضر شورای GBS برای رسیدن به استانداردهای شهر سبز، پروژههای متعددی را در دست اقدام دارد که مدیریت آبهای جاری ناشی از نزولات جوی، کاهش خطرات ناشی از جزایر گرمایی، حفظ آب، بهرهوری انرژی و کاهش گازهای گلخانهای، طراحی غیرعامل و انحراف مسیر زباله، از آن جمله هستند.
مدیریت شهری ونکوور برای مدیریت آبهای جاری ناشی از نزولات جوی، اقدام به تجزیهوتحلیل رفتاری سیلابها همراه با توصیهها و زمانبندیهایی برای برنامههای مدیریت سیلاب شهری کرده است.
در مورد کاهش خطرات ناشی از جزایر گرمایی نیز دستورالعملهایی را برای کسانی که بهصورت داوطلبانه اقدام به ساخت پشتبام سبز میکنند، ارائه کرده است. این دستورالعملها مدیریت آبهای روان را در ونکوور بهبود بخشیده، مصرف انرژی در ساختمان را بهینه کرده و نمای زیباتری به آن بخشیده است.
شورای GBS برای حفظ آب شهر، تنها اجازه استفاده از لولهها و اتصالاتی که استانداردهای ANSI دارند و بدون نشت آب هستند، صادر میکند، همچنین بهبود سیستمهای آبیاری برای کاهش میزان مصرف آب فضای سبز تا میزان ۵۰ درصد را نیز در دستور کار قرار داده است.
این شورا در مورد بهرهوری انرژی و کاهش گازهای گلخانهای، بهبود اهداف مصرف انرژی از طریق تغییر شکل را بهعنوان جایگزینی در مصرف انرژی مدنظر دارد و در کنار آن، به موضوع طراحی غیرعامل پرداخته است. تخمین میزان سطوح غیرمفید مانند آنچه در دهکده المپیک شهر ونکوور بهکار رفته است، دسترسی آسان و عملی با ایجاد مسیرهای پهن، تطابقپذیری دسترسیهای طراحی فعلی با ویژگیهای طراحی غیرعامل از لحاظ قوانین و دستورالعملها، استفاده از نور خورشید در طراحی، گردش طبیعی هوا در نفوذ نور خورشید درون سایتها بهمنظور راحتی بیشتر استفادهکنندگان و در نهایت بهرهوری بیشتر از انرژی، بخشی از موارد مطرح شده در موضوع طراحی غیرعامل شهر ونکوور است.
انحراف مسیر زباله نیز یکی از اصلیترین مواردی است که در سیستم مدیریت سبز شهر ونکوور بهطور جدی به آن پرداخته میشود. توسعه برنامههای مدیریت زباله ساختمانی برای همه پروژههای ساختمانی که در فرایند اجازه ساخت یک ساختمان مشخص شده است، توسعه بازیافت از طریق تجزیهوتحلیل کاربری ساختمان و استفاده مجدد از زیرساختها، ارائه دستورالعملهای محلی و اصلاحاتی برای زبالههای جامد از طریق قانون بهمنظور کاهش نخالههای ساختمانی (ضایعات، مواد قابل بازیافت و مواد ارگانیک) از موارد کلیدی در این بخش است.
همه این اقدامات در ونکوور سبب شده است تا مدیران این شهر مدعی باشند که تا ۱۰ سال دیگر، ونکوور یکی از نمونههای مثالزدنی و الگو برای شهرهایی خواهد بود که قصد دارند ساختمانهای سبز داشته باشند و زیستگاهی سازگار با محیطزیست را برای شهروندانشان خلق کنند.
بخش هفتم- نظام مالی مدیریت شهری
بخش هشتم- نوآوریهای شهری
در کانادا تلاشهای آگاهانه برای تبدیل شدن به یک شهر خلاق را بیشتر کارکنان فرهنگی شهری و جوامع فرهنگی در شهرداری، هدایت میکنند. این رویکرد به روشنی در شهرهای ونکوور، تورنتو، اوتاوا و هالیفاکس نیز دیده میشــود. رویکرد شهر خلاق، به ویژه در وارد کردن صریح هنر و میراث در طرحهای آینده و چشمانداز عمومی برای شهر، با سایر موارد پیشگفته تفاوت دارد. البته باید ضمن بهرهگیری از فرصتهایی که بهدست میآیند، به چالشهای میانمدت پرداخته شود. ونکوور، تورنتو، اوتاواو هالیفاکس، هریک به شکلی متفاوت برای پیشبینی، برنامهریزی و پرورش شهری خلاق در تلاش هستند. این مثالها نشانگر رهبری شهری در یکپارچگی با همکاران جامعه محلی و در برخی موارد با دیگر سطوح حکومتی است.
شــهر ونکورو، به حمایت دیرهنگام خــود از فرهنگ، به عنوان یکی از عناصر مهم توسعه شــهری، معروف است. متعهد بودن شــهر به برنامهریــزی فرهنگی به دهه ۱۹۶۰ بازمیگردد که در قالب برنامهریزی در زمینه اجتماعی انجام شده و به عنوان فلسفه اصلی برای تلاشها در زمینه توسعه فرهنگی آن، باقی ماند. این شهر همچنین توسعه کلی سیاست فرهنگی شهر را با توجه به موارد زیر، هدایت میکند:
- ارتقای سطح بالایی از خلاقیت و برتری در زندگی فرهنگی ونکوور
- ایجــاد تنوع در زندگــی هنری جامعــه محلی، هر دو جامعــه حرفهای و غیرحرفهای، جامعه ســنتی و مبتکر، جامعه تثبیت شده و الهامبخش
- تشــویق به کارآمدی مالی و مدیریتی در عملکرد سازمانهای فرهنگی
- تضمین وجود تســهیلات لازم بــرای خلق و ارائه هنر در ونکوور
- اطمینان از اینکه ساکنان شهر و بازدیدکنندگان از آن (شامل شهروندان مسن، جوانان، افراد کمدرآمد، اعضای اقلیتهای قومی و دیگر گروههای خاص) فرصت لــذت بــردن و مشــارکت در فعالیتهای فرهنگی را داشته باشند.
شهردار ونکور، یکی از معدود شهردارانی است که با جسارت تمام، اقدام به فعالسازی طرحهایی نموده است تا بتواند محیط زندگی شهریه خود را ارتقا دهد. در سالهای اخیر، شهر ونکور اقدام به برنامهریزی و اجرای طرحهایی در جهت جلب مشارکت ۱۰۰ درصدی شهروندان نمود است تا با کمک آنان باعث ارتقا در سبک زندگی شهری شهروندان شوند. این طرحها به گونهای برنامهریزی شده است که طی اهداف از پیش تعیین شده، این شهر به پایتخت سبز دنیا تبدیل شود. در حالی که ونکور به دنبال تحقق دستیابی به هدف دولت دیجیتال است، در اقدامی بلندپروازانه برای تحقق هدف شهر هوشمند، اقدام به سرمایهگذاری بیش از ۳۰ میلیون دلاری با هدف بودن در جمع چند شهر برتر در حوزه هوشمندسازی زندگی شهری در سطح بینالملل نموده است.
سنجههای طرح فرهنگی تورنتو نیز به شرح زیرند:
- سطح سرمایهگذاری مالی (در مقایسه با سایر شهرها) و بازگشت آن (نفوذ نقدینگی از طریق افزایش در سرمایهگذاریهای شهری)
- اثرات اقتصادی (تعداد مشاغل ایجاد شده در بخش فرهنگی و اثربخش فرهنگی بر تولید ناخالص داخلی تورنتو)
- رتبهبندی براساس شاخصهای خلاقیت ریچارد فلوریدا
- سطح حضور و فعالیت برای رویدادهای فرهنگی و برنامههای تنظیم شده برای جوانان که شهر آنها را تأمین مالی میکند.
- سطح تولید فیلم و برنامههای تلویزیونی
- تعداد سازمانهای هنری جدید تأسیس شده
- تعداد بازدیدکنندگان از تورنتو
- داراییهای میراثی (تعداد داراییهای میراثی مشخص و فهرستبرداری شده).
سبک فکری مدیران شهری در تورنتو، همسو با شاخصهای شهر هوشمند در عرصه بینالملل نیست اما با این وجود، این شهر همچنان جزو پیشتازان عرصه هوشمندسازی در مدیریت شهری در کانادا به حساب میآید. شهر تورنتو مانند سایر شهرهای موجود در این فهرست، خود را متعهد به هوشمندسازی در عرصههای مختلف مدیریت شهری نموده است که این هوشمندسازی در بندر شهر تورنتو، بیشتر از سایر نقاط شهری نمایان است. شهر تورنتو با هدف تغییر و تحول در عرصه هوشمندسازی و سالمسازی محیطزیست این بندر وارد عمل شده است. شهر تورنتو در سال گذشته با همکاری شرکت IBM اقدام به فعالسازی پروژه Waterfront نموده که گام بزرگی در راستای هوشمندسازی زندگی شهری برداشته است. این پروژه، زمینهساز دسترسی مردم به اطلاعاتی از قبیل اطلاعات ترافیکی، حملونقل، آب و هوا و ... را از طریق وبسایتها و خطوط تلفن همراه برای مردم این شهر فراهم میکند .
شهر مونترال نیز سومین شهر در کاناداست که جزو ۱۰ شهر برتر هوشمند آمریکای شمالی میباشد، این شهر با الهام گرفتن از زندگی شهری اروپایی، اقدام به برنامهریزی در حوزه هوشمندسازی شهری نموده است. با شروع فعالیت مونترال در حوزه اشترکگذاری دوچرخه، شاهد بزرگترین طرح اشتراکگذاری دوچرخه با بیش از ۵۰۰۰ دوچرخه و ۴۵۰ ایستگاه در شمال آمریکا است. همچنین شهر مونترال دارای کمترین میزان ضریب جینی در بین ۱۰ شهر برتر هوشمند آمریکای شمالی میباشد. یکی از مهمترین ویژگیهای شهر هوشمند، مشارکت مردم در مدیریت شهری است. در سال ۲۰۱۰ شهر مونترال، طرحی را تصویب کرد که براساس آن، هر شهروندی که بتواند بیش از ۱۵۰۰۰ امضا را جمعآوری کند اجازه فعالسازی یک مرکز مشاوره را برای عموم دارد. اولین گروه از فعالان شهروندی که به این اقدام دست زدند توانستند بیش از ۲۵۰۰۰ امضا جمعآوری کنند که بیشتر با هدف افزایش میزان استفاده از کشاورزی شهری بود.
بخش نهم- کیفیت زندگی شهری
۱۰ شهر برتر دنیا برای زندگی، از دید مجله فوربس و سازمان پژوهشی فاکت که در مورد شهرهای دنیا برای دانشگاهها و سازمانهای دولتی و خصوصی، گزارش تهیه میکند، در حالی اعلام شد که در معیارهای این دو مؤسسه برای انتخاب برترین شهرهای دنیا، طول عمر جمعیت شهری، وضعیت خوب اقتصادی و تعداد افراد در حال اشتغال، میزان دسترسی ساکنین به آب شرب سالم، ساختمانهای استاندارد برای زندگی، وضعیت برقرسانی در شهر، میزان اماکن عمومی مانند پارک، کتابخانه، اماکن ورزشی و توجه به کیفیت آنها مورد استفاده قرار گرفته است. طبق این ردهبندی، شهر ونکور کانادا، در جایگاه نخست قرار گرفته است. یکی از بهترین شهرهای دنیا برای زندگی، بزرگترین منطقه شهری در غرب کانادا و سومین شهر بزرگ این کشور است. این شهر، دارای یکی از بزرگترین تنوعهای زبانی و قومیتی در کاناداست. با وجود اینکه ۵۲ درصد ساکنین شهر، دارای زبان مادری غیر از انگلیسی هستند، دارای یکی از بهترین شرایط توسعه پایدار در دنیا و در میان شهرهای انگلیسیزبان است. شرایط مناسب زندگی و پیشرفته بودن اماکن عمومی؛ مانند کلوبهای ورزشی و ورزشگاهها، باعث شد این شهر به عنوان محل برگزاری المپیک زمستانی ۲۰۱۰ میلادی انتخاب شود. تورنتو نیز به عنوان بزرگترین شهر کانادا و مرکز استان اونتاریو، در لیست بهترین شهرهای دنیا، مقام چهارم را بهدست آورد. این شهر با وجود جمعیت زیاد ساکنین (اولین در کانادا و پنجمین در آمریکای شمالی)، دارای فضای بسیار مناسب شهری و معماری مدرن است. همچنین یکی از فعالترین شهرهای دنیا از لحاظ فعالیتهای اقتصادی است و یکی از مراکز اصلی ارتباطات ماهوارهای و مخابراتی، رسانه، هنر، فیلمسازی، توریسم و صنایع هوا- فضا در دنیاست.
چهارمین شهر پرجمعیت کانادا و مرکز انرژی این کشور نیز در جایگاه پنجم این ردهبندی قرار دارد. بسیاری از کمپانیهای نفت و گازی دنیا در این شهر مشغول به فعالیت هستند و یکی از بهترین آمار شاغلان در دنیا را به خود اختصاص داده است و به همین دلیل، مقصد بسیاری از مهاجرین به کاناداست. این شهر به عنوان یکی از مراکز ورزشهای زمستانی دنیا و یکی از بهترین مکانهای دنیا برای اکوتوریسم شناخته شده است. آینده رو به رشد و ظرفیتهای بالای اقتصادی، یکی دیگر از چشماندازهای زندگی در این شهر است.
بخش دهم- سیاستهای کارآفرینی
کانادا از معدود کشورهایی است که یک راهبرد توسعه کارآفرینی در سطوح فدرال، منطقهای و ایالتی دارد. هدف از اتخاذ این راهبرد، فرهنگسازی میباشد که در بستری از همکاری دولت و بخش خصوصی صورت میگیرد. برنامههای متعددی در کشورهای مختلف و در زمینه فرهنگسازی در جریان است. بخش اصلی بار فرهنگسازی، بر دوش نظام آموزشی و بخش دیگری از آن بر دوش رسانههای جمعی است. نکتهای که در خصوص فرهنگسازی، مورد تأکید سیاستگذاران توسعه کارآفرینی درکشورهای توسعهیافته قرار دارد، طبیعت طولانیمدت نتیجهگیری از این برنامههاست. فرهنگ واقعی کسبوکار، در یک فرایند طولانیمدت صورت میگیرد و نباید از برنامههای فرهنگی، نتایج آنی انتظار داشت. به همین دلیل و نیز به دلیل اینکه برگشت سرمایهگذاری در برنامههای فرهنگی اصولاً برحسب آمار و ارقام مالی- پولی، اندازهگیری نمیشود، شاخصهای قطعی برای ارزیابی برنامههای فرهنگی، تدوین نشدهاند. از نظر سازمانی، الگوی مورد عمل در کشورهای توسعهیافته، عدمتمرکز برنامهها و فعالیتهای فرهنگسازی در یک تشکیلات واحد بوده است. فرهنگ به دلیل پیچیدگیها و ظرافتهای باطنی آن، بیش از هر مؤلفه دیگری، در استراتژی توسعه کارآفرینی، نیازمند مشارکت اقشار و افراد است تا از طریق این مشارکت، امکان نهادینه کردن تنوعات فرهنگی و ارزشهای مثبت نهفته در خردهفرهنگها تأمین شود.
برنامههای توسعه کارآفرینی در کانادا
ا- حمایت مالی: وظیفه اصلی حمایت مالی از کارکنان بالقوه و بالفعل در کانادا بر عهده بانک ویژهای تحت عنوان بانک توسعه کسبوکارهای کانادا میباشد که در یک سطح ملی عمل میکند. این بانک حدود ۸۰ شعبه در سراسر کانادا دارد و برنامههای متعددی برای حمایت مالی از کارآفرینان بالقوه و بالفعل با مشارکت سایر سازمانها و نهادهای مسئول به اجرا گذاشته است. از جمله این برنامهها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- وامهای بدون بهره به کارآفرینان جوان: به دانشآموزان و دانشجویان کانادایی تا سقف ۳۰۰۰ دلار وام بدون بهره اعطا میگردد تا در فصل تعطیلات کسبوکاری را تأسیس و راهاندازی کنند. این کسبوکارها میتوانند پس از تعطیلات نیز ادامه داشته باشند.
- وام به کسبوکارهای کوچک و متوسط: بخشی از وامهای بانک توسعه کسبوکارهای کانادا جهت تأمین سرمایه شرکتهای تازه تأسیس و بخش دیگر برای کسبوکارهای در حال رشد اعطا میگردد. بانک مورد مطالعه در عین حال دارای برنامههای مشترکی با سازمانهای فدرال و دولتهای ایالتی و تشکیلات توسعه منطقهای است که هر یک برآوردن نیازهای معینی طراحی و به اجرا گذاشته میشوند. این بانک علاوه بر مشارکت در تأمین مالی کارآفرینان در مشاوره با کارآفرینان در خصوص مدیریت مالی نیز مشارکت دارد. در واقع این بانک، کارآفرینان متقاضی را در همان ابتدا، تحلیل شخصیت میکند و مشخص میسازد که تا چه حد از خصوصیات کارآفرینی دارند و تا دو سال پس از اعطای وام نیز اقدام به ارائه مشاوره مالی به کارآفرین میکند. همچنین بانک مورد مطالعه در برنامههای انگیزشی همچون تشویق کارآفرینان برجسته در جامعه نیز مشارکت دارد و بخشی از جوایز این مسابقات را تأمین میکند.
- حمایت اطلاعاتی: وظیفه اصلی اطلاعرسانی به کارآفرینان و کسبوکارهای کوچک و متوسط در کانادا بر عهده سازمانهای زیر است:
- مرکز خدمات کسبوکارهای کانادا: دوازده مرکز خدمات کسبوکارهای کانادا به عنوان نقاط خدمات جامع، انواع خدمات و حمایتهای اطلاعاتی را به کارآفرینان ارائه میکنند. این مراکز، دفاتر متعددی در ایالتهای مختلف دارند که محل مراجعه مستقیم کارآفرینان محسوب میگردد. هزینه این مراکز توسط دولت فدرال و دولتهای ایالتی تأمین میشود.
- مراکز تجارت بینالمللی: این مراکز که با مشارکت وزارت امور خارجه در مراکز استانها راهاندازی شدهاند وظیفه ایجاد کانال ارتباطی بین وابستگان بازرگانی کانادا در سایر کشورها با کارآفرینان داخلی را بر عهده دارند.
- وزارت صنایع: وزارت صنایع علاوه بر عضویت در مجمع صنعت و مشارکت در بخش عمدهای از برنامههای توسعه کارآفرینی، بانک اطلاعاتی کسبوکارها بر روی اینترنت را راهاندازی کرده است و طیف وسیعی از اطلاعات تجاری، فنی و مدیریتی بر روی آن در دسترس کارآفرینان قرار دارد.
بخش یازدهم- حملونقل شهری
از جمله مهمترین امکانات حملونقل شهری در شهرهای کانادا میتوان از موارد زیر نام برد:
بخش دوازدهم- توریسم شهری
امروز، سیاستگذاران و برنامهریزان کشورها، به صنعت گردشگری به عنوان یک استراتژی توسعه اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی، بیشازپیش توجه دارند و آثار مثبت اقتصادی و فرهنگی آن، مورد توجه جدی دولتها و ملل گوناگون قرار گرفته است. بسیاری از کشورها با بهرهگیری از این صنعت، به نقطه اوج اهداف مورد نظر دست یافتهاند؛ به نحوی که بیشترین درآمد خود را از طریق آن، تأمین میکنند و در زمره کشورهای توسعهیافته جهان مطرح شدهاند. صنعت گردشگری، نوعی سرمایهگذاری غیرمستقیم خارجی در داخل کشور است و اثرهای انبساطی آن در کلیه بخشهای اقتصادی، اثرهای توسعهای دارد. به همین دلیل، برنامهریزی، عامل مهمی برای دستیابی به موفقیت در بخش گردشگری است که مجریان را بر آن میدارد تا بر اساس محدودیت زمانی، خود را به نقطه عطف دیدگاه سیاستگذاران نزدیک کنند. صنعت توریسم و سهم آن در اقتصاد ملی کشورها از جمله مباحث مهمی است که مورد توجه صاحبان امر قرار گرفته است و ارتباط تنگاتنگی با صنایع دیگری مانند هتلداری، حملونقل، آژانسهای مسافرتی، صنایعدستی، رستورانداری، صنایعغذایی، کشاورزی و ... دارد. اصلیترین کارکرد این صنعت، کسب درآمدهای ارزی، توزیع مجدد درآمدها، ایجاد زمینه اشتغال، فروش کالاها و خدمات موردنیاز گردشگران و به ویژه صنایعدستی، توسعه حملونقل و رونق اقتصادی است. گردشگری الکترونیک، نقطهعطفی بین گردشگری و فناوری اطلاعات است. امروزه این دو پدیده، از فعالیتهای عمده و بسیار مهم در ایجاد درآمد و ایجاد فرصت شغلی در جهان بهشمار میآیند. فناوری اطلاعات، از حدود دو دهه گذشته در بخش گردشگری بهکار گرفته شده و در این مدت، روند روبه رشدی داشته است. برای نمونه، استفاده از اینترنت برای رزرو جا در هتل و رزرو بلیت هواپیما، در همه جای دنیا امری رایج است. بر اساس آمار کمیسیون گردشگری کانادا، یکچهارم مردم کانادا و ۳۵ درصد از خانوادههای آمریکایی، سفر اینترنتی میکنند و تقریباً بدون صرف هزینه و وقت، به همه جا میروند و لذت میبرند. بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری (UWWTO) صنعت گردشگری و بازدید جهانگردان از شهرهای کانادا، با جذب ۱۷/۳ میلیون گردشگر طی سال ۲۰۱۵ نسبت به رقم ۱۶ میلیون سال ۲۰۱۲، ۹/۷ درصد رشد نشان میدهد.
بخش سیزدهم- مدیریت پسماند شهری
از جمله مهمترین طرحهای مدیریت پسماند زبالههای شهری که در شهرهای کانادا اجرا میشوند میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- پروژه «سطل زباله سبز»، یکی از برنامههای بلندمدتی است که شهرداری اتاوا در کانادا برای مدیریت زبالههای جامد، خشک و ارگانیک دنبال میکند. امروز برنامههای بازیافت زباله، به شیوههای مختلف و با چشماندازهای متفاوت، شهروندان اتاوا را ترغیب کرده تا نسبت به شیوه زندگی خود و میزان زبالههایی که تولید میکنند، تجدیدنظر کنند، اما پروژه سطل زباله سبز با وجود اینکه عمر چندانی ندارد، در زمره موفقترین آنها قرار دارد.
- جایی برای ارگانیکها: پروژه سطل زباله سبز که از ششم آوریل سال ۲۰۱۰ رسماً در اتاوا کلید خورد، شرایطی را برای شهروندان اتاوایی فراهم کرده است که با مشارکت شهرداری، بتوانند زبالههای ارگانیک خود؛ از جمله برگهایی را که در باغچه منزلشان روی زمین ریخته است و چمنهایی را که به طور هفتگی کوتاه میکنند را به بهترین نحو ممکن بازیافت کنند. همچنین قرار است از این به بعد به جای این که کاغذهای باطله و تهمانده موادغذایی با سایر زبالهها در یک سطل ریخته شوند، برای بازیافت و تبدیل شدن به کود کمپوست سر از این سطلهای زباله سبز در بیاورند. قرار است به زودی پروژه سطل زباله سبز، به دلیل ارگانیک بودن، به فهرست استراتژیهای کارآمد در جمعآوری مواد قابل بازیافت، اضافه شود.
- تولید کمپوست، هدف نهایی: سطلهای زبالهای که مخصوص جمعآوری زبالههای ارگانیک طراحی شدهاند، با هدف تولید کود کمپوست، پس از جمعآوری از سوی مسئولان جمعآوری زباله، به مصارف کشاورزی خواهند رسید. برآوردها نشان میدهند تولید این کودها سبب خواهد شد تا بخش عمدهای از هزینههای کشاورزی که صرف تهیه انواع کودهای شیمیایی میشود، کاهش یابد.
- مشارکت عمومی: جمعآوری زبالههای ارگانیک، یکی از استراتژیهای موفق شهرداری اتاوا در جلب مشارکت عمومی شهروندان به شمار میرود. بسیاری از کارشناسان شهرداری اتاوا معتقدند از آنجایی که کود کمپوست تولید شده از زبالههای ارگانیک شهروندان اتاوایی، برای بهبود فضای سبز این شهر به کار میرود و توانسته است بیش از گذشته، چهره شهر اتاوا را دگرگون کند و بر زیباییهای بصری و شادابی شهر بیافزاید؛ لذا طرح سطل زباله سبز، با استقبال عمومی و مشارکت تنگاتنگ شهروندان، مواجه شده است. این مشارکت به قدری شگفتآور بوده است که شهرداران سایر شهرهای کانادا نیز از شهردار اتاوا خواستند تجربیات خود را در این مورد به خصوص، در اختیار آنان قرار دهد.
- زباله ۷ صبح: نکته جالب توجه در مورد نحوه جمعآوری این سطلها، این است که شهروندان باید سطلهای سبز خود را برخلاف دیگر سطلهای زبالهشان، ساعت ۷ صبح در محل مخصوص تخلیه زباله قرار دهند. در حال حاضر محتویات این سطلها که در اندازههای مختلف در دسترس شهروندان قرار دارد، هفتهای یک مرتبه جمعآوری میشوند، اما قرار است در صورتی که نتیجه کار به همان خوبی که تا کنون پیش رفته است، پیش برود تا فرارسیدن فصل زمستان، بر تعداد دفعات جمعآوری زبالههای ارگانیک افزوده میشود. تحقیقات نشان میدهند در فصل زمستان، میزان تولید زبالههای ارگانیک، به مراتب کمتر از سایر فصول است؛ لذا با آغاز فصل زمستان، محتویات سطلهای زباله سبز، یک هفته در میان، جمعآوری خواهند شد.
حفظ محیطزیست
در کانادا سطلهای مخصوص زباله طراحی شده است که زباله تر در مراکز تولید زباله؛ یعنی منازل، رستورانها، کافیشاپها، مدارس و ... به صورت خانگی تبدیل به کود میکنند. این کودها که به کود کرمی کمپوست، معروف هستند پس از تولید، جمعآوری و در باغچهها استفاده یا فروخته میشوند و از این طریق، هزینه جمعآوری، حملونقل و دفن زباله علاوه بر هزینههای بهداشتی، محیطزیستی و ... به جامعه تحمیل نمیشود و به حداقل رسیده است.
استفاده از پلاستیکهای بازیافتی برای آسفالت خیابانها: مقامات شهر ونکوور در کانادا که قصد دارند این شهر را تا سال ۲۰۲۰ به سبزترین شهر جهان تبدیل کنند، در اقدام جالبی از پلاستیکهای بازیافتی برای آسفالت خیابانهای این شهر استفاده کردند. جمعی از مقامات ونکوور، فرایند جدید و ابتکاری ابداع کردند که ۱۰۰ درصد زبالههای پلاستیکی بازیافتی را به یک موم تبدیل میکند که میتوان آن را با آسفالت گرم مخلوط کرد. آسفالت مخلوط گرم، چیز کاملاً جدیدی نیست، اما ابتکار کاناداییها در این زمینه، استفاده از نوعی موم است که از پلاستیکهای بازیافتی به دست میآید. این مبتکران میگویند: از سال ۲۰۰۸ تاکنون آسفالت مخلوط گرم را با انواع مختلف مواد افزودنی طراحی شده برای کاهش چسبندگی امتحان کردیم تا بتوان آن را در دمای پایینتر به راحتی اجرا کرد. به گفته آنها، اکنون با این موم جدید سه بخش از خیابانهای ونکوور آسفالت شده است. دمایی که باید اجرای آسفالت در آن صورت گیرد، ۱۶۰ درجه سانتیگراد است اما با این شیوه به ۱۲۱ درجه کاهش مییابد. این فرایند که تنها کاهش چشمگیر در تولید گرما را در پی دارد موجب کاهش محسوس دود در روند آسفالت کردن خیابانها و همچنین در کارخانههای تولید آسفالت میشود. از دیگر مزیتهای این شیوه در محیط آزمایشگاه و آزمایشهای خیابانی میتوان به ۲۰ درصد صرفهجویی در مصرف گاز برای گرم کردن مخلوط آسفالت اشاره کرد. چنین اقدامی، گازهای گلخانهای را کاهش میدهد و کیفیت هوای شهر را بهبود میبخشد. همچنین این شیوه، مانع از کهنه شدن روغن آسفالت میشود.
- اجرای برنامههای بازیافت ضایعات ته سیگار در ونکوور کانادا: شهر ونکوور و کمپانی خصوصی TerraCycle کانادا برنامهای آزمایشی را ارائه دادهاند که اولین نمونه در نوع خود میباشد و بر اساس آن، ته سیگارها به منظور بازیافت جمعآوری میشوند. به عنوان بخشی از برنامه Cigarette Waste Brigade، تعداد ۱۱۰ مخزن بازیافت سیگار بر روی بلوکهای چندگانه در مرکز شهر ونکوور نصب شده است. ایده این است که در کنار دور نگهداشتن ته سیگارها از محلهای دفن زباله، از انداخته شدن آنها در کف خیابان نیز جلوگیری شود، بهعلاوه افراد سیگاری نیز ترغیب میشوند تا فیلترهای سیگار خود را در خانه یا محل کار جمعآوری میکنند و سپس به این مخازن بازیافت بفرستند. البته آنها برای تولید فیلترهای سیگار جدید بازیافت نمیشوند. بلکه استاتسلولز موجود در این فیلترها در تولید محصولات صنعتی؛ مانند تختههای پهن مخصوص حمل بار بهکار میرود. همچنین تنباکوی درون آنها نیز به کود تبدیل میگردد. ضمناً در یک مطالعه انجام شده در دانشگاه Xi’an Jiaotong چین، محققان به این نتیجه دست یافتند که این ته سیگارهای دور انداخته شده میتوانند برای فولاد ضد زنگ نیز استفاده شوند.
-
برنامه Cigarette Waste Brigade بخشی از طرح Greenest City ۲۰۲۰ Action Plan در ونکوور کانادا میباشد که با هدف تبدیل این شهر به سبزترین شهر جهان در سال ۲۰۲۰ انجام گرفته است. این طرح همچنین شامل ساختوسازهای دارای گواهینامه (LEED ساختمانهای سبز) در مرکز نمایشگاهی و کنوانسیون ونکوور، اجرای یک برنامه اشتراکگذاری خودرو و استفاده از پلاستیک بازیافتی در آسفالت جاده میباشد.
اجرای طرح برگشت ودیعه ظروف نوشابه: در شهرهای کانادا در صورت خریدن هر نوشیدنی بستهبندی شده (به جز محصولات لبنیاتی)، مبلغی به عنوان ودیعه برای قوطی یا بطری آن، از شهروندان دریافت میگردد که در صورت برگرداندن ظرف به نزدیکترین مرکز جمعآوری، میتوانند مبلغ ودیعه خود را پس بگیرند.
منابع:
همافر، میلاد؛ سعیدی رضوانی، نوید (۱۳۹۴)، تحلیل تطبیقی ساختار برنامهریزی و مدیریت مناطق شهری، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات شهری، شماره دوازدهم.
- شیعه، اسماعیل (۱۳۸۵)، نقش شوراها و مدیریت شهری در کانادا، فصلنامه ساخت شهر، سال سوم، شماره ۶ و ۷.
- همافر، میلاد و همکاران (۱۳۹۴) تحلیل تطبیقی ساختار برنامهریزی و مدیریت مناطق شهری، مطالعه موردی (تهران، سیدنی، تورنتو)، فصلنامه مطالعات شهری، شماره ۱۲.
·http://www.fa.wikipedia.org/wiki
·http://www.iranto.ca
·http://www.fa.tradingeconomics.com/canada/indicators
·http://www.studybest.com/subcate/۱۶۰۴
·http://www.canadaexpert.net
·http://www.hamshahrionline.ir/details/۵۶۷۸۸
·http://www.atash.ca
·http://www.memarinews.com/vdca.mnek۴۹nae۵k۱۴.html
·http://www.seeiran.ir
·http://www.yjc.ir/fa/news/۴۴۷۵۶۴۷
·http://www.donya-e-eqtesad.com/news/۶۳۰۳۲۶/#ixzz۴۱jvFDWmw
·http://www.envi.ir
·http://www.topinearth.com/Content/Fa/۲۲۰۳
·http://www.ensani.ir/storage/Files/۲۰۱۲۰۵۱۴۱۷۵۳۰۸-۹۰۵۲-۱۲.pdf
·http://www.ensani.ir/storage/Files/۲۰۱۲۰۵۰۹۰۹۳۲۳۷-۳۰۹۰-۳۴۴.pdf
·http://www.aahosseini.persianblog.ir
·http://www.baharnews.ir/gallery/۵۳۴۵/۲
·http://www.research.ostan-kd.ir/_JRS/Files/News/shora/income.pdf