
- عضو آکادمی ملی علوم و انجمن اقتصاد دانان آمریکا
- دکترای افتخاری از دانشگاه شیکاگو
- استاد دانشگاه کلمبیا
- مشاور امور مالی سازمان ملل متحد در کشورهای سنگاپور، مالزی، ایران، زامبیا، ساحل عاج، لیبی و سورینام
- دریافت جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۶ به پاس نظریه انگیزه ها در حالات خاص عدم تقارن داده ها
|
یکی از مهمترین و جذابترین زمینههای تحقیقات اقتصادی در سالهای اخیر به موقعیتهایی بر میگردد که تصمیمگیران دارای اطلاعات مختلفی هستند. چنین عدم تقارنی در اطلاعات در بسیاری زمینهها رخ میدهد. برای مثال، یک بانک دارای اطلاعات کاملی درباره درآمد آینده وامگیرندگان نیست. در حالتهایی که مزیت اطلاعاتی میتواند به طور راهبردی ارزش خود را از دست دهد، اطلاعات ناقص و با توزیع نامتقارن منجر به نتایج قابلتوجهی میشوند.
ویکری در تحقیقات خود در باب اقتصاد اطلاعات، بر این سوال تمرکز می کند که چگونه قراردادها و نهادها میتوانند برای رویارویی با انگیزههای مختلف و مسائل کنترل طراحی گردند؟
به باور ویکری، این امر موجب درک بهتر بازارهای بیمه، بازارهای اعتبار، مزایدهها، سازماندهی درونی بنگاهها، شکلهای دستمزد، سیستمهای مالیاتی، بیمه اجتماعی، شرایط رقابتی، نهادهای سیاسی و غیره میگردد.
ویکری بر این باور بود که در شرایط اطلاعات نامتقارن بهخاطر وجود این حقیقت که تصمیم گیرنده پایه بر مبنای اطلاعاتی ناقص تصمیم خود را اتخاذ میکند، کارآیی اقتصادی محدود میشود. برای مثال، ممکن است بانک دسترسی کاملی به پیشینه اعتباری حقیقی یک متقاضی وام نداشته باشد یا یک مامور دولتی ممکن است قادر به کسب اطلاعاتی کامل و دقیق درباره ظرفیتها و تواناییهای تولیدی مالیاتدهندگان نباشد.
ویکری در مقاله سال ۱۹۶۱ به تحلیل انواع مختلف مزایدهها پرداخت و مزایده قیمت دومی را معرفی کرد که به مزایده ویکری معروف شد. مطالعه او الهام گرفته از پیشنهاد لرنر بود که در بازار با رقابت ناقص، نهادهای ارتقادهنده کارآیی بایستی برای تخصیص منابع مانند رقابت کامل توسعه پیدا کنند. تحلیل ویکری نه تنها برای نظریه مزایدهها مهم بوده، بلکه دیدگاههای عمومی برای طراحی مکانیسمهای تخصیص با هدف ایجاد انگیزههای مطلوب در شرایط اطلاعات ناقص را نیز ارائه میکند. در مزایده قیمت دوم، یک منبع یا حق با پیشنهادهای مهر و موم شده در مزایده قرار میگیرد و بالاترین پیشنهاد میتواند قلم مورد نظر را در بالاترین پیشنهاد قیمت دوم خریداری کند. این مکانیسم باعث میشود تا تمایل به پرداخت واقعی افراد آشکار شود. در این نوع مزایده، استراتژی برتر همان پیشنهاد واقعی طرف مزایده است. مزایده همچنین کالا را در طریقی کارآ از نظر جامعه توزیع میکند و کالا با بالاترین پیشنهاد تمایل به پرداخت تعلق مییابد. زمانی که مزایده قیمت دوم در مقاله ۱۹۶۱ معرفی شد، علاقه اصلی ویکری جنبه کارآیی بود.
مساله دیگری که مورد توجه ویکری بود نوع مزایدهای بود که بالاترین قیمت انتظاری را ارائه کند. علاوه بر مزایده قیمت دوم او سه نوع مزایده انگلیسی، هلندی و اولین قیمت را نیز مطالعه کرد.
ویکری مزایده انگلیسی و قیمت دوم را از نظر استراتژیکی معادل دانست و مزایده هلندی و اولین قیمت را نیز از نظر استراتژیکی معادل هم دانست. او همچنین نشان داد که اگر ارزشگذاری پیشنهاددهندگان از نظر آماری مستقل از هم باشد و در فاصلهای به صورت متحد توزیع شده باشد، آنگاه تعادل نش تمامی چهار نوع مزایده در قیمت انتظاری یکسانی به فروشنده منجر خواهند شد. این یافته مهم بعدا به قضیه معادل درآمد مشهور گردید. وجه تمایز مزایده قیمت دوم این است که تنها مستلزم عقلانیت فرد است؛ یعنی پیشنهاد بهینه مشارکتکننده در چنین مزایدهای مستقل از انتظارات او از پیشنهاد سایرین است.
ویکری در مقاله دیگری (۱۹۶۲) تحت عنوان مزایدهها و بازی پیشنهادها بر جنبه نظریه بازی مزایدهها توجه کرده و تحلیل اولیه خود را در جنبههای مختلفی تعمیم داد.
ویکری از اعضای بنیانگذار در امر منابع، مالیاتبندی و توسعه اقتصادی بود. بخش اعظمی از تحقیقات کاربردی ویکری را ماموریتهای مشاوره در اموری نظیر مالیاتبندی موسسات عامالمنفعه، حملونقل و مشکلات شهری در برمیگیرد. ویکری کارهای بزرگی در زمینه قیمتگذاری انبوه به انجام رساند؛ ایدهای که در آن، جادهها یا سایر خدمات همگانی باید قیمتگذاری شوند تا مصرفکنندگان به هزینههای برخاسته از استفاده کامل از این خدمات و تقاضای مداوم برای آن توجه کنند. قیمتگذاری انبوه خدمات، علامتی است که هم مصرفکنندگان را مجبور به اصلاح رفتارشان میکند و هم سرمایهگذاران را وادار میسازد میزان خدمات را در جهت کاهش محدودیتها وسیعتر سازند. نظریه وی در شهر لندن بهطور عملی تا اندازهای اجرا شد. ویکری علاقه وافری به مسائل مربوط به رفاه بشر داشت و بیشتر پروژههای عملی را انتخاب میکرد. مطالعات وی روی قیمتگذاری مناطق تجمع وسایل نقلیه، دربردارنده این ایده بود که مسیرهای زنجیرهای و مسیرهای رفت و آمد قطارهای برقی باید بر مبنای میزان مصرف قیمتگذاری شوند. به این معنا که کرایه ورودی بیشتری به زمانهای اوج مصرف تخصیص یابد.
خلاقانهترین تلاش ویکری درباره مالیاتبندی به مقاله اندازهگیری مطلوبیت نهایی با واکنشها به ریسک در سال ۱۹۴۵ بر میگردد که به توازن بین کارآیی و عدالت در طراحی سیستم مالیات بر درآمد توجه دارد. مقاله کلاسیک اچورث (۱۸۹۷) درباره ساختار مالیات بر درآمد مبتنی بر جنبه رفاه مطلوبیتی است. قصد او بررسی سیستم مالیات بازتوزیعی بود که در پی حداکثرسازی رفاه اجتماعی بود.
ویکری(۱۹۴۵) تاکید کرد که چنین مالیاتبندی انگیزه لازم برای کار را به افراد نمیدهد. تحلیل او همان رویکرد مطلوبیتی اچورث را دارد؛ یعنی دولت میخواهد مجموع مطلوبیت افراد را حداکثر کند. فرض ویکری آن است که همه افراد دارای ترجیحات یکسانی برای تلاش مولد و مصرف هستند ولی تواناییهای آنها برای تولید کالاها و خدمات متفاوت است. او همچنین فرض میکند که تلاش مولد نیازمند آن است که فرد با توانایی مقدار را با تابع تولید کند یا به بیان ریاضی هدف دولت این است که مجموع مطلوبیت افراد را با در نظر گرفتن اینکه کل درآمد مالیاتی به سطح از پیش تعیین شدهای برسد، حداکثر کند. ویکری از پیش فرض کرده که بازتوزیع توسط تابع مالیات صورت میگیرد که مصرف هر فرد را بر مبنای تولید او تعیین میکند. با در نظر گرفتن تابع مالیات، هر فرد تولید را طوری تعیین میکند که مطلوبیتش حداکثر شود. اگر انتخاب بهینه تلاش مولد فرد باشد و نیز سطح مطلوبیت حاصله برای فرد باشد، آنگاه هدف انتخاب تابع دولت است که این تابع موجب حداکثر شدن مطلوبیت افراد تحت قیدی است که کل مالیات برابر سطح معینی میگردد.
ویکری معادله موسوم به اویلر را برای محاسبه مساله استخراج کرد و آن را شرط لازم برای تابع بهینه مالیات دانست. ویکری حتی در این حالت ساده نیز راه حل آسانی را متصور نشد و این نتیجه او از دیدگاه دیگران بسیار بدبینانه بود.
|