- بانکدار ایرلندی
- تأثیرگذارترین شخصیت مکتب اقتصادی اتریش
- پدر اقتصاد مدرن
|
نظریه تجرید یا ساخت ذهنی در اقتصاد
کانتیون همچنین روش تجرید یا ساخت ذهنی را برای نظریهپردازی درباره اقتصاد به کار گرفت. مثلا در وارسی بهره وری نیروی کار از فرض در صورت ثبات سایر شرایط Ceteris Paribus استفاده میکرد. «هر چه کار بیشتری روی آن (زمین) صرف شود، در صورت ثبات سایر شرایط تولید آن افزایش مییابد».
کانتیون ابزار نظری دولت کوچک جدا افتاده را به همان گونه که نظریهپردازان جدید برای حذف عوامل پیچیده کنندهای از قبیل آشفتگیهای پولی و تجارت بینالمللی عمل میکنند، به کار میگیرد. مهمتر اینکه کانتیون، این ساخت یا مدل را برای استنتاج این نکته اساسی اتریشی استفاده میکند که تولید به تقاضا (و در این جا به تقاضای صاحب املاک بزرگ) بستگی دارد. افزون بر آن وقتی که زمیندار تولید املاک خود را به شکل مقاطعه کاری میان کشاورزان تقسیم میکند، کار آفرینانی را پدید میآورد و نیز در می یابد که اقتصاد با مبادله، قیمتها، پول و رقابت شکل میگیرد. نقش کار آفرین یکی از تاثیرات بزرگ کانتیون بر درک اقتصادی است.
او از کارآفرین به معنای کلاسیک پذیرنده خطرات بزرگ کسب و کار صحبت میکند؛ او تمایزی نظری نیز میان آنانی که برای سود یا دستمزدی ثابت کار میکنند با کسانی از جمله کشاورزان، صنعت کاران مستقل، تجار و تولیدکنندگان که با سودی غیر قطعی روبه رو هستند، قائل میشود.
از نظر کانتیون، کار آفرین که با عدم اطمینان فرا گیر در بازار روبه رو است، باید برای دستیابی به سود خطراتی را به گردن گیرد. به عنوان مثال کشاورز هزینههایی ثابت دارد، اما قیمت این محصولات از یک سو به وضع آب و هوا و از سویی به تقاضا وابسته است، اگر مقدار ذرت در مقایسه با مصرف آن فراوان باشد، ارزان خواهد شد و اگر با کمیابی آن روبه رو باشیم، گران خواهد شد. چه کسی میتواند تعداد تولدها و مرگها را در یک دولت در طول سال پیشبینی کند؟ چه کسی میتواند افزایش یا کاهش هزینهای را که ممکن است در خانوادهها رخ دهد، پیشگویی کند؟ اما قیمت تولیدات کشاورز طبیعتأ به این شرایط پیشبینی نشده وابسته است و بر این پایه او کسب وکار مزرعه خود را با عدم اطمینان اداره میکند.
کانتیون بر این باور است که کار آفرین ناموفق در فقرزندگی خواهد کرد یا ور شکست خواهد شد، در حالی که کارآفرین موفق، سود یا مزیتی را به دست خواهد آورد و به ورود دیگران به بازار منجر خواهد شد و «به این ترتیب است که پذیرندگان تمام این انواع خطرات، خود را با ریسکهای موجود در دولت هماهنگ میکنند»
از نظر او همچنین کار آفرین قیمتها و تولید را با تقاضا همساز میکند و در جوامع دارای سازماندهی خوب، مقامات دولت حتی میتوانند قیمت کالا های اساسی را بی آنکه صدای گلایه زیادی به گوش رسد، تعیین کنند.
نظریه ذهن گرایانه جمعیت
کانتیون تأثیر جریانسازی را نیز بر نظریه ذهن گرایانه جمعیت به جا گذاشت. این بخشی از مدل کلی او در باب اقتصاد است که توزیع و چگالی جمعیت به واسطه سلایق دارندگان منابع تولیدی تعیین میشوند. پادشاه و زمین داران میتوانند با تصمیمات مصرفی خود تا اندازه زیادی بر جمعیت تأثیر بگذارند و از این طریق به تعیین میزان استفاده از نیروی کار در زمینها کمک کنند. فرهنگ و مذهب نیز در تعیین جمعیت اثرگذارند، در حالی که تکنولوژی و بهرهمندی از منابع، عوامل مهم اثر گذار بر چگالی جمعیت هستند.
کانتیون رویکردی علمی را در قبال جمعیت به کار گرفت. او درک میکرد که «اگر انسانها ابزار های نا محدودی برای گذران زندگی داشته باشند، میتوانند مانند موشها در انبار علوفه» زاد و ولد کنند یا از سوی دیگر جمعیت میتواند در گذر زمان به میزان قابل توجهی کاهش یابد. او حتی از این نکته آگاه بود که تجارت بینالمللی بر تعداد و توزیع جمعیت اثر گذار خواهد بود، چه کشورهای فاقد زمین کافی میتوانند کالاهای تولیدی خود را در عوض دریافت غذا، الیاف و مواد خام به کشورهای دارای زمینهای فراوان صادر کنند و به این شیوه تعداد جمعیت بیشتری را در قیاس با حالاتی غیر از این پشتیبانی کنند. در این ارتباط، کانتیون را غالبا به اشتباه مرکانتیلیست میخوانند، اما او درباره مسأله اندازه جمعیت، اقتصاد دانی بدون ارزش داوری باقی میماند. با این همه کانتیون توصیههای فنی ملی گرایانهای را در باب چگونگی دستیابی به جمعیتی بالا تر که به ظاهر برای دفاع ملی مطلوب است، به پادشاه ارائه میکند. به عنوان مثال از این که فرانسه مقادیر بزرگی از نوشیدنیهای خود را صادر میکند تا بتواند قیمت بازار بسیار زیاد مقدار اندکی پارچه وارد شده از بروکسل را بپردازد، به سوگ مینشیند. با این وجود، تحلیل کانتیون بسیار برتر از کسانی مانند مالتوس و اسمیت که از او تأثیر گرفتهاند، است. دلیل دل مشغولی آنها به مسأله جمعیت این بود که فکر میکردند که رشد اقتصادی به افزایش تعداد افراد تیره بختی که در حداقل سطح معیشت زندگی میکنند، میانجامد. به زعم پروفسور تاراسکیو، «اسمیت و مالتوس، روح رساله کانتیون را باز تاب نمیدهند. به این خاطر خوانندگان آثار نویسندگان بعدی، پیام او را دریافت نکردهاند.» اسمیت و مالتوس ایده دستمزد معادل معیشت را به کارگران صنعتی نیز بسط دادند، در حالی که به باور کانتیون گرایشی به سوی دستمزدهای بالا تر برای کارگران ماهر یا برای آنانی که مشاغلی پرخطر دارند، وجود دارد.
به واقع کانتیون در نوشتههای خود عموماً از دستمزد نگهداری سخن به میان می آورد که به هیچ روی دستمزد حداقل معیشت نیست، بلکه دستمزدی است که برای حفظ کار گر در شغل کنونیاش کفایت می کند. در مدل او رشد اقتصادی به افزایش دستمزدها و بهبود استانداردهای زندگی میانجامد. |