مقدمه
مطالعات فراوانی در زمینه بانکداری اجتماعی انجام شده است اما با این وجود، به سختی میتوان ادبیاتی را پیدا کرد که از نزدیک به تبیین این نوع بانکداری پرداخته باشد. البته این بحث چندان عجیب نیست؛ زیرا به سادگی میتوان گفت که تاکنون احساس نیازی به تولید چنین ادبیاتی وجود نداشته است. بانکداری اجتماعی، به آن مفهومی که امروزه شناخته میشود، تقریباً مربوط به چهل سال پیش میباشد، اما در اغلب سالهای این دوره، این نوع بانکداری تنها منجر به جلب توجه گروه اندکی از مشتریان، صاحبان و همکاران اختصاصی بانکداری اجتماعی شده است. در واقع، ذینفعان مذکور که جهانبینی و اهداف نسبتاً مشابهی داشتند برای بهکارگیری و توسعه بانکداری اجتماعی، بسیار مشتاق بودهاند اما در مورد آن، مطالعات بسیار کمی داشتهاند. از این گذشته، زمانی که عبارت بانکداری اجتماعی، پیشنهاد و مطرح شد، این نوع بانکداری بیشتر بر روابط مستقیم انسانی تأکید داشت که از آن، تعبیر به بانکداری رابطهای میشد. طبق این تعریف، بانکهای اجتماعی، سازمانهای کوچکی بودند که زمان کافی برای برگزاری جلسات با ذینفعان داخل و خارج از بانک داشتند. اغلب مشتریان جدیدی که به این بانکها مراجعه میکردند، به واسطه تبلیغات شفاهی و دهان به دهانی بود که از درون جامعه دریافت میکردند و همکاران جدیدی که کار بانکداری اجتماعی را بهعنوان یک شغل یاد میگرفتند، در واقع، براساس تعامل عادی با سایر همکاران با تجربهتر خود به این حرفه وارد میشدند. از اینرو، ذینفعان و افراد دارای تعامل با این بانکها، به صورت شفاهی با آنچه در این نوع بانکداری و در حواشی آن در حال وقوع بود، به اطلاعات کافی دست مییافتند و به طور کلی، نیاز کمتری به توضیح یادگیری در خصوص عملکرد این بانکها وجود داشت.
با این وجود، با رشد سریعی که در تمایل عمومی به سمت بانکداری اجتماعی ایجاد شد، بهخصوص بعد از اتفاقات خاصی که اخیراً در بازارهای مالی افتاد، وضعیت کاملاً تغییر کرد. عملکرد خوب اغلب بانکهای اجتماعی آنها را در معرض توجه رسانهها و انظار عمومی قرار داد. به سرعت، این عمل باعث رشد قابلتوجه در تعداد ذینفعان دارای تعامل با این بانکها، شامل مشتریان و همکاران جدید که تشخیص دادند بانکهای اجتماعی علاوهبر جنبه اجتماعی و زیستمحیطی، جنبههای اقتصادی نیز دارند، شد. در مقایسه با ذینفعان قدیمی بانکهای اجتماعی، بسیاری از این ذینفعان، اطلاعات کمی درباره بانکداری اجتماعی در سطوح کلی و بهخصوص در سطوح فردی دارند. در حال حاضر، بسیاری از مشتریان جدید از خارج از جامعه مردمی به این بانکها میپیوندند و از طرف دیگر، کارمندان جدید هم اغلب در سازمانهای متفاوتی، آموزش دیده و در امور اجتماعی به صورت تخصصی فعالیت میکنند. از اینرو کاملاً واضح است که تعداد رو به رشد ذینفعان بانکهای اجتماعی، به اطلاعاتی در مورد اینکه بانکداری اجتماعی در مورد چیست، نیاز دارند. از سوی دیگر، بانکهای فراوانی با عنوان بانکهای اجتماعی ظهور پیدا کردهاند و لازم است برخی از ویژگیها تبیین شوند تا مبتنی بر آنها، بانکها بهعنوان بانکهای اجتماعی طبقهبندی شوند.
بنابراین به نظر میرسد زمان آن رسیده که مطالعات اساسیتری برای بررسی عمیقتر و دقیقتر «پدیده» بانکداری اجتماعی انجام شود، همچنین انتظار میرود تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، در راستای رفع نیازهای اطلاعاتی ذینفعان، مؤثر باشد.
معرفی بانکداری اجتماعی
برای تبیین جزئی مفهوم بانکداری اجتماعی باید به این نکته توجه کرد که تعریف مشخصی برای بانکداری اجتماعی وجود ندارد. افراد از کلمات متفاوتی برای یک مفهوم واحد استفاده میکنند؛ ممکن است افراد از یک عبارت واحد استفاده کنند اما منظور متفاوتی از آن داشته باشند. برای بسیاری از افراد، عبارت بانکداری اجتماعی، مفهومی ضد و نقیض در درون خود دارد که از دو مفهوم غیرمرتبط با یکدیگر ترکیب شده است. برای بعضی، بانکداری، فعالیتی ذاتاً اجتماعی است و عبارت بانکداری اجتماعی برای آنها یک عبارت حشو و زائد است. برخی از افراد، به بانکهای اجتماعی مراجعه میکنند با این هدف که به مشتریان و جامعه در راستای فعالیتهای خیریهای و همچنین، جامعهمحور خدمت کنند. برخی دیگر از افراد از واژه بانکداری اجتماعی برای مراجعه به نظام بانکداری براساس رسانههای جمعی جدید؛ مانند اینترنت و سایر نرمافزارهای مرتبط استفاده میکنند. در برخی از مناطق، بانکداری اجتماعی، معادل بانکداری دولتی در نظر گرفته شده، در حالی که در برخی از مناطق دیگر، این نوع بانکداری، معادل تأمین مالی خرد مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت، برخی، استدلال میکنند که قسمت دوم عبارت بانکداری اجتماعی؛ یعنی «اجتماعی» میتواند و اصلاً باید جایگزین پایدار (بانکداری پایدار) یا اخلاقی (بانکداری اخلاقی) شود؛ در حالی که برخی دیگر اصرار دارند که این کلمات نباید به جای یکدیگر به کار گرفته شوند.
فرانس دیکلرک ؛ بنیانگذار بانک تریدوس بلژیک و رئیس سابق هیأت نظارت مؤسسه بانکداری اجتماعی به این نتیجه رسید که هیچ تعریف واضحی از بانکداری اجتماعی وجود ندارد؛ زیرا بانکداری اجتماعی، اخلاقی، جایگزین ، توسعه پایدار و تأمین مالی مسئولیت مشترک ، همگی عناوینی هستند که معمولاً برای تبیین راههای خاص کار کردن با پول براساس مقاصد غیرمالی بهکار میروند. به دلیل سنتها و عادات متفاوتی که بازیگران تأمین مالی، اخلاقی از خود بروز میدهند، تعریف دقیق و یکپارچهای از این انواع تأمین مالی، موجود نیست و شاید اصلاً نتوان این مفاهیم را به صورت دقیق تعریف کرد (De Clerck, 2009).
در واقع میتوان نظر دیکلرک را از جنبه وجود زاویهدیدها و تعاریف مختلف بانکداری اجتماعی پذیرفت، اما باید تعریفی دقیق در خصوص بانکداری اجتماعی ارائه داد و بر آن، پایبند بود. از اینرو، میتوان به تعریف جیمز نیون از اتحادیه جهانی بانکداری ارزشها در خصوص بانکداری اجتماعی اشاره کرد. وی هدف از بانک اجتماعی را اینگونه تعریف کرده است:
• تأثیرگذاری مستقیم، با افزایش عملیات بانکی، پساندازها و تسهیلات، میان مردم و سازمانها؛ به گونهای که به عموم مردم، محیط و فرهنگ، نفع میرساند.
• تأثیرگذاری غیرمستقیم با متأثر کردن سایرین، با نشان دادن اینکه رویکرد متفاوت از بانکداری، هم امکان دارد و هم ضروری است و نیز با ورود فعالانه در مباحث مهم و گستردهای که به آینده صنعت مالی، مربوط میشوند.
بنابراین طبق نظرات نیون، باید بانکداری اجتماعی را نوعی از بانکداری دید که کمکهای شایانی به بروز تأثیرات مثبت بر عموم جامعه، محیط و فرهنگ از طریق سیستم بانکداری (برای مثال حسابهای پسانداز، وامها، سرمایهگذاریها و سایر محصولات بانکی و خدمات بانکی، شامل پول و هدیه) میکند. همچنین این تعریف، خطمشی اصلی گروهی از بانکها است که بهعنوان «بانکهای اجتماعیمحور» شناخته میشوند. این بانکها، عضو اتحادیه جهانی بانکداری ارزشها هستند که این اتحادیه، شبکه مستقلی از بانکهاست که از فاینانس برای ارتقای توسعه پایدار برای افراد محروم جامعه، جوامع و محیطهای کمتر برخوردار، استفاده میکنند. همچنین این بانکها، عضو مؤسسه بانکداری اجتماعی هستند که این مؤسسه از تعدادی از بانکهای اجتماعی و مؤسسات ارائهدهنده خدمات مالی اروپایی، تشکیل شده تا به ارائه آموزش در زمینه بانکداری اجتماعی مبادرت کنند.
همچنین برای نیل به درکی عمیقتر و تبیینی مشخصتر از بانکداری اجتماعی، به نظرات دو تن از محققان این حوزه؛ شِیر و مرتلر نیز مراجعه شده است. این دو محقق در تحقیقات خود، به دو دسته از بانکهای اجتماعی اشاره کردهاند: بانکهای کاهش فقر (در جنوب) و بانکهای اخلاقی (در شمال). طبق نظرات این دو محقق حوزه بانکداری اجتماعی، تفاوتهایی مبنایی بین این دو دسته بانک وجود دارد که برخی از آنها به مأموریت بانکها و برخی به ساختارهای سازمانی و مالی برمیگردد (Scheire & De Maertelaere, 2009).
تعریف دقیق از بانکداری اجتماعی
همانطور که گفته شد ارائه تعریفی دقیق از بانکداری اجتماعی، کار دشواری است؛ زیرا رویکردهای بسیار متفاوتی وجود دارد که تحت عنوان بانکداری اجتماعی مطرح شدهاند. این رویکردها عبارتند از: بانکداری اخلاقی ، بانکهای تعاونی و اتحادیههای اعتبار چیزی که از آن به بانکهای اجتماعی نوین تعبیر میشود، بانکهای توسعهای سهامی متعلق به بخش خصوصی و جامعه و بانکهای تأمین مالی خرد .
همه این نهادها و مؤسسات، به لحاظ تعریف و عملکرد، مرکز ثقل متفاوتی دارند و هر یک از این مؤسسات، تمرکز خود را بر جنبههای متفاوتی از تغییرات اجتماعی و توسعه قرار دادهاند. علاوهبر این ویژگی که باعث اتصال این بانکها به بانکهای اجتماعی شده، اغلب، از کشور به کشور دیگر و از فرهنگ به فرهنگی دیگر متفاوت است. با این وجود چگونه میتوان تعریفی عمومی ارائه کرد که طی آن بتوان گفت بهطور دقیق بانکداری اجتماعی چیست؟
طی سالهای اخیر، تعریف واحدی به عنوان تعریف بانکداری اجتماعی ارائه شده که ریفنر از دانشگاه هامبورگ، آن را اینگونه بیان کرده است: بانکداری اجتماعی، نوعی بانکداری است که با فقر میجنگد (Bowers et al., 1994). البته با در نظر گرفتن این نکته که اغلب بانکهای اجتماعی (به جز بانکهای تأمین مالی خرد و مؤسساتی با چنین ویژگیهایی که در جهان سوم به عنوان بانک اجتماعی تلقی میشوند) علاوهبر رفع فقر، در مقیاسی وسیعتر به سمت خلاقیت اجتماعی، توسعه جامعه و توسعه زیستمحیطی نیز حرکت میکنند، این تعریف از بانکداری اجتماعی، به واقعیت نزدیکتر است.
تعریف دیگری نیز در خصوص بانکداری اجتماعی مطرح شده که به نظر میرسد بهعنوان تعریف دوم، صحیح باشد که این تعریف عبارت است از: نوعی بانکداری که به سمت ارتقای آگاهیهای مالی بیشترین حجم ممکن از مردم جامعه، جهتدهی شده تا مسیر متفاوت و پایدارتری را برای ارتقای آگاهیهای عموم جامعه از پول و تأمین مالی، فراهم کند (Reifner, 2006).
در واقع، بانکداری اجتماعی به طور قاطعانهای، بر تغییر آگاهیهای مشتریان بانکی و نیز عموم جامعه تمرکز کرده تا به آنها آموزش دهد که پول چیست و چگونه میتوان آن را در بهترین فعالیتها، مورد استفاده قرار داد. این نوع از بانکداری، در پی ایجاد و افزایش دید اجتماعی در آگاهی مردم از پول، اجتماع، سیاست، فرهنگ و آموزش بهمنظور ایجاد جهانی عادلانهتر و متوازنتر است؛ به صورتی که اصول اساسی زیر را مدنظر قرار دهد: ارتقای عقلانیت و رستگاری در میان بیشترین تعداد ممکن از مردم. از اینرو جنبه آموزش، یکی از مهمترین وظیفه بانکهای اجتماعی میباشد؛ البته با توجه به اینکه آموزش نیز تنها یکی از جنبههای پیچیده بانکداری اجتماعی میباشد.
کریستوف شیر و سوفی مرتلر ؛ محققان دانشگاه آرتولد در بلژیک، تعریف فراگیرتری از بانکداری اجتماعی ارائه کردهاند. در این تعریف، تمرکز اصلی، بر جنبههای زیستمحیطی میباشد که به برنامههای تجارت منصفانه و سرمایهگذاری اخلاقی نیز کشیده شده است. در واقع بانکها در این نظام بانکی در چارچوب سیستم بانکی عمل میکنند؛ ولی درصدی از منابع خود را به سرمایهگذاری در برنامههای خیریه، اختصاص میدهند. این تعریف خوبی از بانکداری اجتماعی میباشد؛ اما ممکن است تعریف جامعتری از این نوع بانکداری نیز وجود داشته باشد .
فرانس دیکلرک؛ بنیانگذار بانک تریودوس و بنیانگذار اتحادیه جهانی «بانکداری و ارزش» نیز تعریف دیگری از بانکداری اجتماعی ارائه داده که تا حدودی جامعتر است، اما در عین حال استادانهتر و پیچیدهتر نیز میباشد. آنچه کلرک در این مورد بیان کرده است، اولین ویژگی اصلی و رایج برای بانکداری اجتماعی و تأمین مالی اجتماعی میباشد که منجر به تمایز با سایر تعاریف میشود؛ زیرا به نظر میرسد این ویژگی، ویژگی منحصربهفرد بانکهای اجتماعی و نهادهای تأمین مالی اجتماعی باشد. این ویژگی، در حقیقت این است که بانکهای اجتماعی به یک فعالیت سهجانبه مشغول هستند. فعالیت سهجانبه، در برابر فعالیت یکجانبه بانکهای سنتی قرار دارد که فرصتهای وامدهی و سرمایهگذاری را تنها با هدف سودآوری در اختیار سایرین قرار میدهند؛ در حالی که بانکهای اجتماعی، سه استاندارد متفاوت را برای در اختیار قرار دادن فرصتهای سرمایهگذاری و وامدهی بهکار میگیرند که عبارتند از:
• سود: به عقلانیت اقتصادی نیز تعبیر میشود که از ضررهایی که تهدیدکننده توسعه بانکها هستند، جلوگیری میکند.
• محیطزیست: شامل زیستگاه طبیعی، حفاظت و مدیریت پایدار منابع طبیعی میباشد.
• مردم: شامل توجه به جامعه و توسعه متوازن جامعه بهعنوان یک کل است.
چنانچه این سه استاندارد، در بانکها با استحکام، انسجام و به صورت سیستماتیک بهکارگرفته شوند، میتواند به نوعی بانکی اجتماعی تلقی شود. اما حداقل دو ویژگی دیگر نیز وجود دارد که در عرف بانک اجتماعی مهم است. یکی از این ویژگیها، نهایت شفافیت در تأمین مالی و بانکداری میباشد؛ به این معنا که اجازه داده شود تا مشتریان از همه جزئیات بانک مطلع باشند؛ برای مثال مشتریان بدانند که پولهایشان به کجا میرود، کجا سرمایهگذاری میشود، به چه کسی وام داده میشود و به طور مشخص، چه چیزی تولید میشود. بانکهای اجتماعی، حداقل، سالی، یکبار و اغلب، سالی دو بار، از فعالیتهای تأمین مالی خود، گزارشهای جزئی، منتشر میکنند و مشتریان و صاحبان منابع را در خصوص آنچه تأمین مالی کردهاند، میزان ضرر و سود فعالیتها و نیز ذینفعان عمده بانک، مطلع میکنند.
در واقع، این اقدام بانک باعث میشود تا مشتریان از سرمایهگذاریهای خود لذت ببرند؛ زیرا به وضوح، تأثیر منابع خود در پیشرفت جهان را مشاهده میکنند. از سوی دیگر، مشتری میتواند در خصوص فعالیتهای بانک، به ارائه انتقاد و پیشنهاد بپردازد و در این زمینه در مدیریت بانک، مشارکت کند. در این روند، مشتریان، اطلاعات و تخصص خود را در خصوص مدیریت بانکی، در اختیار بانک قرار میدهند و از انحرافات سیاستی بانک، جلوگیری میکنند. از سوی دیگر، بانک نیز اطلاعات مطلوبی در خصوص وضعیت اقتصادی بنگاههای اقتصادی، به مشتریان ارائه میدهد و از اینرو، بانک به مرکزی برای تبادل اطلاعات مفید در راستای سرمایهگذاری هر چه بهتر در جامعه، تبدیل میشود.
ویژگی دیگر اساسی که بانکهای اجتماعی در پی آن هستند، توسعه انسانی است. بانکهای اجتماعی، بیشتر توان خود را بر توجهات اجتماعی، متمرکز کردهاند و بیشتر ظرفیتهای خود را به جای سودمحوری بر اجتماعمحوری قرار دادهاند. در واقع، این بانکها، براساس توسعه انسانی در راستای سبک زندگی عادلانهتر، پایدارتر و زیستمحیطیتر، فعالیت میکنند و در نهایت، بیشتر به دنبال خلق مزیت برای کل جامعه میباشند تا کسب سود برای تعداد مشخصی سهامدار (De Clerck, 2009).
تعریفی دیگر از بانکداری اجتماعی
تعریف کاملاً پذیرفتهشدهای در خصوص بانکداری اجتماعی وجود ندارد و با در نظر گرفتن منشأهای تاریخی متنوع و ارزشهای مدنظر، نمیتوان تعریف مشخصی برای بانکداری اجتماعی ارائه داد؛ اما یک فهم مشترکی در انواع سازمانها وجود دارد که میتواند ذیل این مفهوم بانکداری اجتماعی تعریف شود که عبارت است از:
بانکداری اجتماعی، به شرایطی از خدمات و تأمین مالی بانکی اشاره دارد که همکاری مثبت در راستای توسعه انسانی در حال و آینده را مهمترین هدف خود قرار داده است.
در واقع، در بانکداری اجتماعی، تمرکز اصلی بر تأمین نیازهای موجود در واقعیت اقتصاد و اجتماع است؛ در حالی که به طور همزمان، پایداری اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی را نیز در نظر میگیرد. در بانکداری اجتماعی، تمرکز و هسته اصلی، بر فراهم کردن یک «خوب عمومی»، با ایجاد منافع چندگانه مبتنی بر جنبههای بیان شده میباشد. در بانکداری اجتماعی، فراهم کردن سود اقتصادی، تنها غایت نیست؛ بلکه پیشنیازی فوری برای تضمین انعطاف لازم برای دنبال کردن اهداف این نوع بانکداری در محیطی است که دائماً در حال تغییر است.
همواره بانکداری اجتماعی نسبت به مسئولیت خود در مدیریت پول بهعنوان یک واسط سازنده آگاه میباشد. این نوع بانکداری، پول، بانکداری و تأمین مالی را بهعنوان ابزارهایی در نظر میگیرد که میتوانند بهوسیله انسانها برای رسیدن به اهدافشان، توسعه یابند.
بانکداری اجتماعی بهعنوان یک فرایند، توصیف میشود؛ نه یک حالت پایدار و سکون. در واقع، بانکداری اجتماعی به شناخت و آزمون روشهای خلاقانه جدید برای نزدیک شدن به اهداف توصیف شده در بالا میپردازد. بانکداری اجتماعی؛ شامل جنبههای مختلفی است که گاهی با یکدیگر در تناقضند و اغلب اوقات، همسو میباشند؛ بنابراین بانکداری اجتماعی، وابسته به تعامل بهروز و سازنده در میان مردمی است که در آن، فعال هستند و از فعالیتهای آنها، متأثر میشود و به طور پیوسته، به انگیزهها، اقدامات و رویکردهای افراد فعال در این نوع بانکداری، واکنش نشان میدهد. این امر، تمایل و ظرفیت این نوع بانکداری برای توسعه در سطوح فردی و نهادی را تحریک میکند.
فلسفه بانکداری اجتماعی
در قسمتهای قبل بیان شد که بانکداری اجتماعی و تأمین مالی اجتماعی، به آزادسازی پتانسیلهای خلاقانه توسط امور زیر میپردازد:
• تصمیمسازی با در نظر گرفتن سه وجه مردم، محیطزیست و سود که با اهمیت یکسانی، به آنها توجه میشود.
• اولویت دادن به ارزش به جای نرخ بهره و سود بانکی
• ایجاد مفهوم متفاوت از پول و سرمایه.
برای واقعی شدن ادعای بیان شده باید به این نکته توجه کرد که در مواجهه با سیستم، تخصص آگاهانه از کسبوکار، به اندازه ارزشها و ایدهآلها، مهم هستند. تأمین مالی آزاد و در قالب بازار، به همان اندازه که فعالیتهای اخلاقی، اقتصادی هستند، اقتصادی میباشد. در واقع در چنین فضایی، برای فعالیت در زمینه تأمین مالی نباید تنها با رویکرد فلسفی فعالیت کرد؛ بلکه باید تحت شرایط جهانیسازی بازارهای مالی، منابع مالی بهدرستی و با در نظر گرفتن اصل کارایی، مورد استفاده قرار بگیرند که این به معنی، استفاده از منابع مالی بدون ضرر و با دستیابی به رشد میباشد. تنها در مواقعی که در فعالیتهای تأمین مالی، هر دو جنبه اقتصادی و اخلاقی، همزمان مورد توجه قرار بگیرند، محصول اجتماعی در بانکداری اجتماعی قابل حصول خواهد بود.
در نهایت، نتیجه، ضرورتاً ترکیبی از نگاههای واقعگرایانه و ایدهآلگرایانه خواهد بود که میتوان به صورت فکر زیر آن را ارائه داد: رویکردی که بتوان از آن به «ایدهآلیسم واقعگرایانه» تعبیر نمود (2004 Sijmons,). از اینرو، رؤیای بانکداری اجتماعی که از فلسفه وجودیاش نشأت میگیرد، چیزی است که میتوان از آن به «اومانیزم مالی» تعبیر کرد.
اومانیزم مالی، نه یک ایدئولوژی است و نه یک جایگاه مطلوب جهانی؛ در واقع، بانکداری اجتماعی، ایجاد و تحمیل یک ایدئولوژی را دنبال نمیکند؛ بلکه دورنمای فلسفه بانکداری اجتماعی، تحقق آزادی بسیار فراگیر و حرکت در راستای تسهیل تحقق آن میباشد که شامل آزادی در انتخاب ارزشها، عقاید و باورهای خاص است.
اساساً هدف بانکداری اجتماعی، تحقق بخشیدن، برانگیختن و جان بخشیدن به یک گفتگوی اجتماعی درباره ارزشهای زمان حاضر است. هدف بانکداری اجتماعی، قرار دادن این گفتگو در مرکز نظام اجتماعی- اقتصادی و پرداختن دائمی به آن است؛ اما بانکداری اجتماعی، از هیچیک از گروههای ارزش، به طور خاص بهعنوان «درستترینها» یاد نکرده است، بهجز آن دسته که در زمره نیازهای اولیه انسانی و مفاهیمی کلی؛ همچون پایداری، مسئولیت اجتماعی یا «ملاحظات انسانی» هستند. بانکداری اجتماعی، درصدد ایجاد گفتگوی عمیق در مورد فردگرایی اخلاقی و «مطلوب رایج» است. بانکهای اجتماعی تا حد امکان، تصمیماتشان را در پرتو نتایج گفتگوی مداوم و در اصل آزادانه، اتخاذ میکنند؛ برای مثال، بانکهای اجتماعی، نه تنها شفافیت و صداقت را در سرمایهگذاریهایشان رعایت میکنند، بلکه همواره از مشتریان خود در مورد ارزشهایی که به آنها پایبند هستند و نیز امکان تحول در این ارزشها، سؤال میکنند تا بدانند سرمایهگذاریهای خود را به چه سمتی باید هدایت کنند.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان فلسفه بانکداری اجتماعی را در یک جمله خلاصه کرد: عملگرایی نسبت به جهتگیریهای ارزشی بدون پرداختن به جزئیات اینکه چه چیزی ارزشمند است.
از منظر تئوری، این فلسفه، نوعی «ماهیتگرایی سکولار» به شمار میآید. این فلسفه، نگرشی جهانی با تفکری غیرایدئولوژیک است که با گرایش به سمت فردگرایی اخلاقی، شکل گرفته است. در این فلسفه، گرایش به سمت جنبههای مادی توسعه، جنبه نسبیتی (سکولار) را تشکیل میدهد و گرایش به سمت تسهیل خلاقیت فردی و اجتماعی، جنبه ایدهآلی (یا ذاتی) را تشکیل میدهد.
این ماهیتگرایی سکولار، بر پایه یک فرضیه مرکزی استوار است. از دید بانکداری اجتماعی و تأمین مالی اجتماعی، تنها ارزش مطلق زندگی، انسان بودن و تنها انسان بودن در کل زندگی واقعی اوست. این ارزش باید قادر باشد تا خود را به سازگارترین شکل، آشکار کند. در فرایند عملی بانکداری اجتماعی، پول و تأمین مالی است که در کمک به فرایند آشکارسازی ارزشها (که در قسمت بالا به آن اشاره شد)، معنی، مفهوم و زیبایی غایی خود را مییابد.
با توجه به عوامل شکلگیری بحران اقتصادی در سالهای 2007 تا 2010 که در قالب الگوی ساعت شنی ارائه شد، نتیجه اساسی فلسفه بانکداری اجتماعی، خارج کردن پول از دو حباب ساعت شنی است: از حباب پایینی (بازار املاک) و از حباب بالایی (بازار مشتقات و ابزارهای مالی) و نیز تزریق آن منابع برای بهکارگیری در بخش مرکزی اقتصاد واقعی.
از اینرو، بانکهای اجتماعی به دنبال بازگشت نظام مالی به شیوهای هستند که آن را «کسبوکار اصلی بانکداری» مینامند: تأمین اقتصاد واقعی که بهعنوان مهمترین وظیفه صنعت مالی شناخته میشود (Schönauer, 2009) همانطور که بیان شد، اقتصاد واقعی، در واقع قسمت میانی ساعت شنی است که در میان بخشهای بالایی و پایینی قرار گرفته و این درست همان جایی است که فرد خلاق، استعدادهای خود را شکوفا میکند؛ بنابراین، بانکهای اجتماعی باعث میشوند تا صنعت، تأمین مالی منابع پولی را نه به شکل انتخابی، بلکه به صورت سیستماتیک از پایین و بالا، به سمت میانی منتقل کند . این مبحث، نتیجه ضروری فلسفه «ایدهآلگرایی واقعبینانه» است که بهعنوان یکی از چالشهای قطعی پس از بحران، در نظر گرفته میشود که برای تغذیه و پرورش یک نوع بهبود یافته از گردش مالی و منطق مالی، ضروری است.
برای درک مفهوم فلسفه بانکداری اجتماعی و تأمین مالی اجتماعی باید به دو نکته دیگر توجه کرد: اولین مورد، اهمیت فرهنگ است. به دلیل بحران، بخشهای مختلف نظام بانکداری، به اهمیت پایداری، جنبههای زیستمحیطی و اخلاقی برای جوامع جهانی شده آینده، پی بردهاند؛ اما آنچه هنوز جای خالیاش احساس میشود، ورود کامل و همهجانبه فرهنگ در مهمترین و اساسیترین مفاهیم پایداری است. اغلب این مفاهیم، بسیار ضعیف، درک شدهاند و در بسیاری از موارد، فرهنگ و آموزش به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفتهاند.
اگر تعریف فرهنگ را «بعد رفتاری که جامعه را احاطه کرده و میتواند به ارث برده شود و از نسلی به نسل دیگر منتقل شود» فرض کنیم؛ یا در عبارتی بهتر، «فرهنگ را میراث جامعه» بدانیم(Heinrichs, 2005) فرهنگ، عاملی تعیینکننده در ایجاد راهحلهای ماندگار برای پایداری خواهد بود. تغییر یک نگرش، به این بستگی دارد که ما در مورد نگرشها، چگونه تفکر میکنیم؛ در واقع، تغییر نگرش، به تغییر ذهن افراد بستگی دارد. نوآوری ذهنی، با در نظر گرفتن «عادات بد» از یک سو و به ارث بردن «عادات خوب» از سوی دیگر، دو عملکرد اصلی فرهنگ به شمار میروند که هر دو، از خصوصیات مفهوم پایداری در بلندمدت هستند؛ زیرا تغییر طرز فکر غالب در یک زمان و توسعه پارادایمهای موجود به سمت مراکز ثقل پایداری و شمولیت، نه تنها به معنای تغییر جریان سرمایهگذاری اقتصادی است، بلکه به معنای سرمایهگذاری در آموزش و علم نیز میباشد. تغییر نگرشی که در بانکداری اجتماعی و تأمین مالی اجتماعی رخ داده، حداقل به اندازه روشها و ویژگیهای سرمایهگذاری است؛ بنابراین بانکداری اجتماعی و تأمین مالی اجتماعی، مفهوم فرهنگ در مفهوم پایداری مالی را شمولیت میدهند و سعی دارند تا همانند سرمایهگذاری در کسبوکارهای سودآور، در فرهنگ نیز سرمایهگذاری کنند (Knauß, 2010).
دومین مورد، مفهوم اخلاق در معنای صریح آن است. با توجه به دیدگاه بانکهای اجتماعی، پول ذاتاً بهخودیخود، یک ارزش نیست؛ بلکه بیانگر رابطهای اجتماعی مبتنی بر کمک و اعتماد دوطرفه میباشد. این موضوع، بهخصوص امروزه که پولهای کاغذی و الکترونیکی، به فرمهای استاندارد مبادلات تجاری درآمدهاند و نیز به طور همزمان به شکل استانداردی از ارزشها شناخته میشوند، معتبر و صادق است. اما ارزش پولهای کاغذی (برخلاف طلا) بر هیچ ارزش واقعی استوار نیست؛ زیرا کاغذ بهخودیخود فاقد ارزش ذاتی میباشد؛ برای مثال، هیچ فردی به معاوضه 10 برگ کاغذ رنگی با یک اتومبیل، اقدام نمیکند. چنین چیزی برای پولهای الکترونیکی نیز صحیح است که صرفاً یک رمز اطلاعاتی در یک دستگاه بوده و فاقد ارزش ذاتی میباشد. ارزش حقیقی پول در جامعه، بر پایه اعتماد به یک قرارداد اجتماعی است که در اصل همان ارزش اعتباری نسبت داده شده به کاغذهای رنگی یا اطلاعات الکترونیکی است که به آنها پول گفته میشود و حاضریم در قبال کالاهای واقعی آنها را دریافت کنیم. از این رو، پول به صورت ذاتی، رابطهای است که در جوامع انسانی ایجاد شده است و باید برای جوامع انسانی و به نفع جوامع انسانی بهکار گرفته شود؛ نه در راستای قوانین خودساخته سرمایه یا ساختارهای تأمین مالی انتفاعی (مانند حبابهای املاک و حبابهای ابزارهای مالی که منجر به بروز بحران مالی شد). بانکداری اجتماعی، جایگاهی است که روابط بسیاری که در شکل قراردادی پول مدرن تبیین شدهاند، منشأ خود را پیدا میکنند. در واقع، یک بانک چیزی نیست، جز مکانی که در آن، پول جمع میشود و براساس نظریه اخلاقی «بهترین برای همه» در جامعهای با ابعادی وسیعتر، توزیع میشود (Friedman, 2008).
حال تنها این پرسش باقی مانده که دقیقاً چه نوع اخلاقی (اخلاق پیامدگرا یا اخلاق اصولی) بانکهای اجتماعی را از طریق قرارداد اجتماعی پول، مکلف به پیگیری هدف «اقدام مطلوبتر و اقدام خوبتر» میکند؟
در جهان مدرن، دو گزینه اصلی برای اینکه «چگونه اخلاقی باشیم» یا اینکه «چگونه ملاحظات اخلاقی را در جهان واقع کاربردی کنیم» وجود دارد که عبارتند از:
1- استدلال اخلاقی پیامدگرا : این نگرش از این فرضیه ناشی میشود که مناسب و مطلوب بودن اقدامی به لحاظ اخلاقی، از نتایج آن اقدام، مشخص میشود. از این منظر، اخلاق به نتایج اقدام مربوط میشود؛ نه به چگونگی اقدام. این استدلال، نگرشی است که میتواند اقدامات مشکلآفرین؛ نظیر سرمایهگذاری در بازارهای سهام غیراخلاقی به منظور کسب سود از فعالیتهای استثماری یا تخریب طبیعت و سرمایهگذاری در پروژههای اخلاقی را به صورت اخلاقی توجیه کند. اصلیترین طرفداران این گرایش، پیروان مطلوبیتگرایی، بهعبارتی پیروان جرمی بنتام فیلسوف انگلیسی (1832- 1748) بودند. اغلب بانکداران والاستریت ، حداقل برای آرامش وجدان خود، تا امروز از مریدان آموزههای این فیلسوف هستند.
2- استدلال اخلاقی مطلق : این رویه، اخلاقیات را در متن الزامات اخلاقی مطلق و نیز حقوق و وظایف مطلق قرار میدهد، بدون اینکه به نتایج آنها توجه کند .(Sandel, 2010)این رویکرد، از این فرض گرفته شده که یک فعل را باید با توجه به کیفیت اخلاقی آتی آن ارزیابی کرد، نه پیامدها و نتایج آن. در واقع، یک فعل، بر اساس ارزش اخلاقی دیده میشود و نتایج آن به لحاظ اخلاقی، ارزیابی نمیشود. یکی از بنیانگذاران اصلی این گرایش، امانوئل کانت (1724- 1804) فیلسوف آلمانی و معاصر بنتام میباشد. این نوع استدلال اخلاقی را میتوان احتمالاً به اغلب جهانبینیهایی که به لحاظ اخلاقی، سخت و مطلق هستند- حداقل در اروپا- نسبت داد که اغلب آنها به موضوع پول و تأمین مالی در جامعه مدنی معاصر اروپا گرایش دارند.
حال، سؤال اصلی اینجاست که بانکهای اجتماعی، با توجه به رویکرد اخلاقی خود، کدامیک از استدلالهای اخلاقی مذکور را برای فعالیتهای بانکی خود مدنظر قرار میدهند و با توجه به «مطلوب اجتماعی بزرگتر» و نیز مفهوم طبیعی پول و سرمایه، چگونه فعالیتهای خود را هدایت میکنند و روند وامدهی و سرمایهگذار خود را چگونه برنامهریزی میکنند؟ آیا مؤسسات تأمین مالی اجتماعی و بانکهای اجتماعی، دنبالهرو اخلاق پیامدگرا هستند یا اخلاق اصولی؟
پاسخ، چندان ساده نخواهد بود. با توجه به آنچه تاکنون بیان شد، جواب این سؤال مشخص میشود؛ اگر فلسفه بانکداری اجتماعی مشتمل بر «ایدهآلگرایی واقعبینانه» باشد، پس باید این بانکها به ترویج راهبردهای اخلاقی که هر دو مقوله اخلاقگرایی نتیجهگرا و اصولی را در بر میگیرد، بپردازند. در واقع بانکهای اجتماعی، همواره «راه سخت» را برای تعیین رویکرد اخلاقی خود برگزیدهاند که همان رویکرد «دوجانبه مولد» است که چیزی بین رویکردهای اخلاقی نتیجهگرا و اصولی میباشد. این بانکها باید در هر دو رویکرد اخلاقی، تعمق کنند. شاید لازم باشد در یک مورد، رویکرد نتیجهگرایی را انتخاب کنیم و در مورد دیگر، بر اصول، پافشاری کنیم. اینکه در چه موقعی کدام رویکرد مؤثر است، از آزمودن جداگانه هر دو رویکرد در تحقق هدف «خوب بزرگتر» مشخص میشود؛ زیرا بانکهای اجتماعی به دلیل کارکردها و ویژگیهای زیادی که دارند باید حالات واقعی و ایدهآل را دقیق بررسی کنند؛ مانند آنچه در طبیعت خودساخته پول و سرمایهگذاری در بلاتکلیفی میان حال و آینده وجود دارد.
بنابراین، صرفنظر از جنبههای اخلاقی بانکداری اجتماعی باید میان استراتژیها و تاکتیکها در این نوع بانکداری، تفکیک قائل شد. ممکن است تاکتیک کوتاهمدت هر روزه در خصوص اینکه چگونه منافع را هدایت کنیم تا به بهترین اهداف بانکداری اجتماعی برسیم، بهعنوان رویکردی نتیجهگرا دنبال شود؛ استراتژی کلی بلندمدت در خصوص اینکه بانکداری اجتماعی به کجا میخواهد برسد و به کدامین جامعه برتر اشاره دارد، معمولاً نشأتگرفته از رویکرد اصولی اخلاق است. در واقع، هنر واقعی در این است که بتوانیم این دو رویکرد را ترکیب کنیم؛ بهطوری که حوادث و اتفاقات محیط پیرامونی، در تصویر بزرگتری از توسعه اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شوند.
عدهای از محققان، به دلیل رویکردهای دوجانبهای که در بانکداری اجتماعی نسبت به اخلاق وجود دارد، ادعا کردهاند که بانکهای اجتماعی نسبت به اغلب بانکهای عادی که در شبکه بانکی فعالیت میکنند، با دیدی فلسفی به قضایا نگاه میکنند و با سایر بانکها تعامل میکنند؛ زیرا به نظر میرسد این بانکها از «دوگانگی مولد و ذاتی» برخوردارند و با انتخابهای مشکلی در بخش پول و تأمین مالی مواجهاند.
بانکهای اجتماعی، ترکیبی واقعگرایانه از اخلاق نتیجهگرایی و اخلاق اصولی را پرورش میدهند و از اینرو، موجب ناامیدی ایدهآلگراهای محض و واقعگراهای محض شدهاند. بسیاری از مختصصان برجسته و اصلی در حوزه تأمین مالی معتقدند که ایدهآلگرایی در بخش تأمین مالی و بانکداری، نوعی خودزنی میباشد و بسیاری از ایدهآلگراهای مطرح در حوزه جامعه مدنی معتقدند که انجام فعالیتهای بانکی و مالی صرفاً برای کسب سود باشد و دغدغههای غیرمادی را در نظر نگیرد، منجر به فساد شخصیت میشود. اگر به طور دقیق به واقعیات نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که هر دو دیدگاه، اشتباه است. وقایع دهه گذشته نشان دادهاند که ایدهآلگرایی در تأمین مالی و بانکداری، نه تنها خودزنی نبوده بلکه در مقابل، با دیدی صرفاً اقتصادی، رویکردی بسیار موفق بوده که منجر به نرخهای رشد بالا شده است. در همان زمان، علاوهبر اینکه تمرکز و نگرش اغلب بانکهای اجتماعی تغییر نکرد، با این حال، آنها هرگز مبالغی بیشتر از زمانی که بیشترین سودها را به دست آوردند، در اهداف اخلاقی، سرمایهگذاری نکردند .(Scheire & De Maertelaere, 2010)
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که فلسفه تأمین مالی که سعی در همگرایی واقعگرایی و ایدهآلگرایی و نیز اخلاق پیامدگرایی و اخلاق اصولی دارد، اثبات شده که نسبت به ایدهآلگرایی محض یا واقعگرایی محض، رویکردهایی مطلوبتر و موفقتر در مدرنیته هستند.
اما سؤال اینجاست که آیا چنین دیدگاهی، اثبات شده یا خیر؟ اگر اثبات شده، تا چه حد و اگر اثبات نشده، این دیدگاه چه تأثیری میتواند بر آینده جوامع اقتصادمحور غربی داشته باشد؟ برای پاسخ به این سؤال باید به طور مختصر به چگونگی شکلگیری این تفکرات و نیز منشأ تاریخی بانکداری اجتماعی و تأمین مالی اجتماعی بپردازیم.
ویژگیهای عمومی بانکداری اجتماعی
ویژگیهای عمومی بانکداری اجتماعی عبارتند از:
• توجه به ویژگیهای منفی اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و اخلاقی برای جلوگیری از روشهای غیرپایدار زندگی و جلوگیری از انجام فعالیتهای اقتصادی که تحقق مطلوب بزرگ جمعی را به خطر میاندازند.
• توجه به ویژگیهای مثبت اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و اخلاقی برای حمایت از روشهای پایدار زندگی و ترغیب به انجام فعالیتهای اقتصادی که تحقق مطلوب بزرگ جمعی را تشویق میکنند.
• مراقبت از ارزشهایی که فعالیتهای این نوع بانکداری را جهتدهی میکنند.
• تعامل با گروه بزرگتری از ذینفعان
• برابری جنسیتی در تعامل با ذینفعان
• ساختار سازمانی مبتنی بر مشارکت و همکاری
• ساختار مالکیتی که از وابستگی به منافع شخصی افراد قدرتمند جلوگیری میکند.
• افزایش توجه به توسعه و احیا بهعنوان جزئی اصلی
• کنار گذاشتن قاعده حداکثرسازی سود و فعالیتهای سفتهبازانه
• شفافیت در تمام زمینههای فعالیت
• توجه مداوم به رویکرد سهوجهی (مردم، محیطزیست و سود اقتصادی) به عنوان عامل موفقیت
• خودآگاهی (آگاهی از مقاصد حضور در بانک اجتماعی) به عنوان یک واسط فراهمکننده خدمات برای پساندازکنندگان و قرضگیرندگان
• تأکید بر حقوق انسانی و مسئولیت مشترک
• مشارکت فعال در مذاکرات عمومی در خصوص شناخت مشکلات جمعی.
معرفی بانکهای مطرح بینالمللی در بانکداری اجتماعی
در این قسمت به بررسی برخی از بانکهایی که از منظر دیکلرک، بانکهای اجتماعی جهانی اصلی هستند، پرداخته شده است. این بانکها عبارتند از:
• Alternative Bank Schweiz (ABS), Switzerland
• Banca Popolare Etica, Italy
• Banex, Nicaragua
• BRAC, Bangladesh
• Charity Bank, UK
• Cultura Spare Bank, Norway
• Ekobanken, Sweden
• GLS Gemeinschafts Bank and GLS Treuhand, Germany
• HERMES, Austria
• Merkur, Denmark
• Mibanco, Peru
• New Resource Bank, USA
• Shore Bank, USA
• Société Financiere De La NEF, France
• Triodos Bank, The Netherlands
• XAC Bank, Mongoli.
برخی از این بانکها که متعلق به کشورهای متنوعی هستند، نگرش به بانکداری اجتماعی را در عنوان بانک خود قرار دادهاند. امور اجتماعی و نیاز به دخالت بانکها در امور اجتماعی، مربوط به کشورهای خاصی نیست و این گرایش مالی، مورد توجه گستره عظیمی از کشورها قرار گرفته است. نمیتوان گفت توسعهیافتگی یا عدمتوسعهیافتگی کشورها دلیل پرداختن بانکها به مقوله بانکداری اجتماعی است؛ بلکه حتی در جوامع توسعهیافته، بانکهایی با گرایشهای اجتماعی، متولد شدهاند و فعالیت میکنند. در فهرست بالا که شامل بزرگترین و مهمترین بانکهای اجتماعی میباشد، اغلب بانکها، از کشورهای توسعهیافته هستند.
در ادامه، برآنیم تا با پرداختن به مأموریتها، محصولات و خدمات بانکهای بیان شده، با نگاهی ویژه و به طور خلاصه، منظر بهتری از بانکداری اجتماعی و ویژگیهای اصلی آن ارائه گردد و بنیان محکم و قابل فهمی از این نوع بانکداری فراهم شود.
Alternative Bank Schweiz AG (ABS)
بانک ABS سوئیس علاوهبر سودآوری از طریق انجام امور بانکی و ارائه خدمات بانکی به مشتریان خود، پرداختن به امور اخلاقی را نیز در دستورکار خود قرار داده و تقدم اصول اخلاقی بر سودآوری را مأموریت اصلی خود میداند. فعالیتهای بانکی همگی بر مبنای شفافیت هستند؛ از این رو باید همه وامهای واگذار شده، ثبت و منتشر شوند و فرار مالیاتی، به طور صریح، از هر فعالیت و رابطه کسبوکار حذف شود. در این بانک، برای حمایت از پروژههای اجتماعی و زیستمحیطی، وام اعطا میشود. نوعی همبستگی بین سپردهگذاران و وامگیرندگان ایجاد شده است که باعث میشود وامهایی با نرخ بهره کاهشیافته، اعطا شود. فعالیتهای داخلی این بانک، بسیار دموکراتیک است و مشتریان و عموم مردم، در خصوص نقش و تأثیر پول در جامعه، به اطلاعات ارزشمندی دست مییابند. اطمینان از برابری فرصت برای زنان و مردان جزء استراتژیهای این بانک است.
در خصوص محصولات و خدماتی که در این بانک ارائه میشود، میتوان گفت که بانک ABS، یک بانک پسانداز و وام است که معمولاً طیفی از حسابهای پسانداز، سپردهگذاریها و خدمات پایهای بانکداری را ارائه میدهد. از سوی دیگر، این بانک به ارائه تسهیلات و وام در زمینه مسکن زیستمحیطی و اجتماعی، کشاورزی ارگانیک، انرژیهای تجدیدپذیر، بنگاههای کوچک و متوسط و ... میپردازد. علاوهبر این، بانک به ارائه مشاوره سرمایهگذاری و فروش منابع سرمایهگذاری پایدار، مبادرت میکند. این بانک تا پایان سال 2009، ترازنامهای در حدود 650 میلیون یورو داشته که در حدود 479 میلیون یورو (در حدود 74 درصد کل ترازنامه) آن وامهای پرداختی بوده است. شایان ذکر است در سال 2009، سود خالص حاصل از فعالیت این بانک، در حدود 63 هزار یورو بوده است (www.abs.ch).
Banca Popolare Etica
یکی دیگر از بانکهای مطرح اجتماعی، بانک اتیکا در کشور ایتالیا میباشد. در واقع، این بانک، مکانی است که پساندازکنندگان در پی تمایل خود به مدیریت شفاف و منطقی منابع مالیشان، با طرحهای ابتکاری اجتماعی- اقتصادی، مواجه میشوند که در طراحی آنها از ارزشهای توسعه پایدار اجتماعی و انسانی، الهام گرفته شده است. محصولات و خدماتی نیز در این بانک ارائه میشود. در واقع، بانک به جذب پساندازها و سرمایهگذاری آنها در طرحهایی که هم اهداف اجتماعی داشته باشند و هم اهداف اقتصادی، مبادرت میکند و در راستای کرامت انسانی و ملاحظات زیستمحیطی، عمل میکند. از این رو، این بانک نیز عمدتاً جزء بانکهای پسانداز و وام است. ترازنامه این بانک تا پایان سال 2008 در حدود 612 میلیون یورو بوده که در حدود 280 میلیون یورو (در حدود 46 درصد از کل ترازنامه) پرداخت وام داشته است. سود خالص این بانک در سال 2008، 2/1 میلیون یورو بوده است (www.bancaetica.com).
Banex
یکی دیگر از بانکهای اجتماعی، بانک بونکس نیکاراگوئه میباشد. مأموریت این بانک، فراهم کردن خدمت مالی بلندمدت و فوری به مشتریان خود برای استفاده در فعالیتهای پایدار میباشد. چشمانداز این بانک این است که بانکی مطرح در سطح جهانی با دغدغههای اجتماعی، خدمات خرد منطقهای و کسبوکار کوچک و متوسط باشد. رئوس کاری این بانک، براساس سیاستهای پایداری میباشد که عبارتند از: صداقت، تعهد، کیفیت، خدمات و حساسیت اجتماعی. بانکس، با استفاده از قدرت مدیریت خود بر بخش کسبوکارهای متوسط و کوچک (SME)ها به توسعه خدمات و محصولاتی میپردازد که نیازهای مالی مشتریان خود را برطرف نماید. همچنین، این بانک تلاش میکند تا زمینههای لازم برای زندگی با کیفیتتر و داشتن روابطی بلندمدت با مشتریان را فراهم کند. از سوی دیگر، در بخش خدمات و محصولات، بانک بانکس، یک بانک پسانداز و وام میباشد که اغلب، تأمین مالی کسبوکارهای کوچک، متوسط و کسبوکارهای خرد روستایی در سطح کشور را بر عهده دارد.
در پایان سال 2008، ترازنامه این بانک در حدود 147 میلیون یورو بود که 114 میلیون یورو از این منابع (6/77 درصد از کل ترازنامه بانک)، به وامدهی بانک اختصاص داشت. از سوی دیگر، سود خالص این بانک در پایان سال 2008، در حدود 3/2 میلیون یورو بوده است (www.banex.com.ni).
BRAC
بانک اجتماعی مهم دیگر در میان بانکهای اجتماعی، بانک براک بنگلادش میباشد. مأموریت این بانک این است که یک نهاد مالی سودمحور و با در نظر گرفتن مسئولیتهای اجتماعی باشد که بر بازارها و کسبوکارهایی تمرکز کند که اولاً ظرفیت رشد در آینده را داشته باشند و ثانیاً، با استفاده از ظرفیت ذینفعان بانک برای ایجاد کشوری عادلانه، دارای روابط شفاف، سالم، دموکراتیک و به دور از فقر کمک کنند.
خدمات و محصولاتی که این بانک علاوهبر حسابهای پسانداز برای ارائه در نظر گرفته است، عبارتند از: تأمین مالی و اعطای تسهیلات به فقرا بدون نیاز به وثیقه؛ مخصوصاً به زنان نیازمند، هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی؛ طبق فرایندی ساده، کارا و مقرونبهصرفه. همچنین این بانک، برای وامگیرندگان نیز کمکهایی را در نظر گرفته است. وجوه پسانداز در بانک براک، منابع کافی برای اختصاص به مصرف، آموزش کودکان، تأمین افراد سالمند و سایر سرمایهگذاریهای بنیادین زندگی مشتریان فراهم میکند و حتی به عنوان منابع مورد استفاده در بلایای طبیعی احتمالی، بهکار گرفته میشود.
ترازنامه بانک براک در پایان سال 2008 در حدود 860 میلیون یورو بوده که از این مقدار، در حدود 625 میلیون یورو (چیزی در حدود 73 درصد کل ترازنامه) را به اعطای وام تخصیص داده است. سود خالص این بانک در سال 2008، 6/11 میلیون یورو بوده است (www.brac.net).
Charity Bank
بانک نیکوکاری، یکی از بانکهای مهم در میان بانکهای اجتماعی در کشور انگلیس است که جزء بانکهای تحت نظارت نهادهای پولی کشور انگلیس میباشد و یک خیریه عام ثبت شده نیز میباشد. این بانک، رسیدگی به محرومیت، بیعدالتیهای اجتماعی و حاشیهنشینی را در دستورکار خود قرار داده و در اصلاحات اجتماعی، سرمایهگذاری میکند. این بانک، در پی تغییر این دیدگاه در جامعه انگلیس است که چگونه میتوان با استفاده از ثروتهای فردی و ثروتهای ناشی از کسبوکار، منابعی را برای سود رساندن به کل جامعه فراهم کرد. از جمله خدمات و محصولاتی که این بانک ارائه میدهد، عبارتند از: اعطای وامهای مقرونبهصرفه برای تأمین مالی، توانمندسازی مؤسسات خیریه، انجمنهای اجتماعی، سازمانهای داوطلبانه، کسبوکارهای جمعی و کارآفرینی اجتماعی در تمام انگلیس. به طور کلی میتوان گفت که 100 درصد مبالغ سپردهگذاران در این بانک، به حمایت از خیریهها و مناسبات اجتماعی، اختصاص دارد.
ترازنامه این بانک تا پایان سال 2009، در حدود 68 میلیون یورو بود که 42 میلیون یورو از آن (در حدود 68 درصد از کل ترازنامه) به وام اختصاص داشت. در پایان سال 2009، این بانک به طور خالص با ضرری در حدود 67/1 میلیون یورو، مواجه بود (www.charitybank.org).
Cultura Sparebank
بانک حمایت از فرهنگ، در کشور نروژ، یکی دیگر از بانکهای مطرح اجتماعی است که مأموریت خود را در ارتقا و حمایت از پروژههایی با رویکرد اخلاقی و اجتماعی قرار داده است. سودآوری اقتصادی، دومین هدف این بانک میباشد؛ اما اینکه پروژههای مورد حمایت، برای رشد و ترقی اقتصادی، مناسب باشند، یکی از پیشنیازهای مدنظر بانک در تأمین مالی آنهاست. در خصوص محصولات و خدمات میتوان گفت که این بانک، افتتاح حسابهای جاری با امکان اضافه برداشت، پرداخت وام برای تأمین سرمایه ایجاد کسبوکار جدید و همچنین، پرداخت وامهای سرمایهگذاری را در دستورکار خود قرار داده است.
ترازنامه این بانک در پایان سال 2008، حدود 46میلیون یورو بود که 32میلیون یورو (70 درصد از ترازنامه) از آن، به صورت وام، تخصیص یافته است. در سال 2008، سود خالص این بانک، در حدود 24/0 میلیون یورو بود (www.cultura.no).
Ekobanken
اکوبنکن، یکی از بانکهای اجتماعی مطرح در کشور سوئد و نوعی بانک اخلاقی میباشد که مأموریت آن، حمایت از ایجاد طرحهای ابتکاری است که زمینه ایجاد روشهای متنوع سلامت عمومی، آموزشی و تبیین هنری در راستای غنیتر کردن کیفیت زندگی در جامعه را بهوجود میآورد. این بانک، به منابع پولی، به دید یک واسطه اجتماعی نگاه میکند که همکاریهای مختلف میان گروهها و مردم را آسانتر میکند. نقطه آغاز فعالیتهای این بانک، منفعت رساندن به تکتک افراد جامعه میباشد. تولید کالاهای عمومی و ایجاد مزیت برای اعضای بانک، دلیل اصلی بانک برای تأمین مالی طرحهای ابتکاری مذکور در اقتصاد جامعه است. همچنین این بانک، متمایل به سرمایهگذاری در کسبوکارهای پایدار میباشد که هم افراد و هم محیطزیست را در محاسبات خود وارد کند. اکوبنکن، یک بانک پسانداز و وام است که اعطای وام برای طرحهای ابتکاری که ارزش اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی دارند را در دستورکار ارائه خدمات و محصولات خود قرار داده است. همچنین این بانک، انواع حسابهای موضوعی؛ شامل حسابهای زیستمحیطی، فرهنگی و مراقبتهای بهداشتی را ارائه میکند.
ترازنامه بانک اکوبنکن در پایان سال 2008 در حدود 34 میلیون یورو بوده که از این مقدار، در حدود 22 میلیون یورو (چیزی در حدود 65 درصد کل ترازنامه) را به اعطای وام تخصیص داده است. همچنین، سود خالص این بانک در سال 2008، 07/0 میلیون یورو بوده است (www.ekobanken.se).
GLS gemeinschaftsbank
یکی دیگر از بانکهای اجتماعی مهم در عرصه بانکداری اجتماعی، بانک GLS آلمان میباشد. این بانک، فعالیتهای خود را به توسعه پایدار، سوق داده و منابع مالی خود را به سمت مباحث انسانی و طبیعت، هدفگذاری کرده است. بانک GLS، یک بانک پسانداز و وام است که تمرکز خود را بر تأمین مالی پروژههای فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی قرار داده و سعی میکند تا معضلات موجود در جامعه را با ارائه و توسعه راهکارهای خلاق، برطرف نماید. این بانک، علاوهبر صندقهای سرمایهگذاری و کارمزد اوراق بهادار، خدماتی شامل سرمایهگذاری مالی و کلیه خدمات پرداخت را نیز ارائه میدهد. وامهای اعطایی این بانک، به پروژههایی مانند مدارس یا مهدکودکهای مستقل، مزارع تولید محصولات ارگانیک، فروشگاههای عرضهکننده محصولات ارگانیک و امور مربوط به تربیت کودکان، تعلق میگیرد. همچنین این بانک، از طریق همکاری با سایر مؤسسات اجتماعی در آلمان، به تولید و ارائه محصولات بنیادین و نیز موقوفات و هدایا میپردازد. ترازنامه این بانک تا پایان سال 2008 میلادی، در حدود یک میلیارد یورو بود که 624 میلیون آن (در حدود 60 درصد از ترازنامه بانک)، به صورت وام عرضه شده است. سود خالص این بانک در پایان سال 2008 میلادی، در حدود 2/0 میلیون دلار بوده است (www.gls.de).
HERMES
بانک هرمس در کشور اتریش، یکی دیگر از بانکهای اجتماعی مهم در سطح جهانی است که به مدیریت کسبوکارهای مالی؛ از جمله پساندازها، وامها، هدایا، وثایق، ضمانتها و مدیریت امانات میپردازد. این بانک، حسابهای موضوعی با نرخ بهره کم را در دستورکار خود قرار داده است. اعطای تسهیلات در این بانک در زمینههای ویژهای؛ از جمله آموزش علوم طبیعی و انسانی، مراقبتهای بهداشتی، کشاورزی ارگانیک، کسبوکارهای زیستمحیطی، انرژیهای تجدیدپذیر و ... صورت گرفته است.
ترازنامه بانک هرمس تا پایان سال 2008، در حدود 1/8 میلیون یورو بوده که 5/3 میلیون یورو آن (چیزی در حدود 43 درصد از ترازنامه) در قالب وام تخصیص پیدا کرده است. سود خالص این بانک در سال 2008، در حدود 06/0 میلیون یورو بوده است (www.hermes-oesterreich.at).
Merkur Bank
یکی دیگر از بانکهای اجتماعی مطرح در بانکداری اجتماعی، بانک مرکور در کشور دانمارک است. این بانک، مأموریت خود را بر مدیریت هوشمند منابع مالی، با در نظر گرفتن توجهات زیستمحیطی و توجه به جنبههای اخلاقی و اجتماعی در کنار دغدغههای مالی قرار داده است. این بانک، به دنبال موقعیتی است که افراد با توجه به دیدگاهشان، نیاز سایرین را با بزرگواری رفع کنند. این بانک در قسمت ارائه محصولات و خدمات بانکی خود، در ابتدا به دنبال تأمین مالی پروژههای مشترک در بخشهای محیطزیست، اجتماعی و فرهنگی با استفاده از ابزار وامدهی میباشد و در مرتبه دوم، به دنبال اعطای وام و ضمانتنامه به بخش خصوصی است. همچنین این بانک، علاوهبر طیف کاملی از خدمات بانکی که ارائه میکند، سایر خدمات مالی؛ از جمله حسابهای پسانداز، حسابهای جاری (همراه با کارتهای اعتباری و بدهی)، خدمات پرداخت، بانکداری آنلاین و حسابهای پسانداز کودکان و بازنشستگان را در برمیگیرد.
ترازنامه بانک مرکور در پایان سال 2008 میلادی، حدود 184 میلیون یورو بود که از این میزان، 141 میلیون یورو (چیزی در حدود 77 درصد) را به وامدهی اختصاص داده و از فعالیتهای بانکی در سال 2008، به سود خالص برابر 8/0 میلیون یورو دست پیدا کرده است (www.merkur.dk).
Mibanco
یکی از بانکهای اجتماعی مطرح در عرصه جهانی که در کشور پرو قرار دارد، بانک اجتماعی میبانکو میباشد. این بانک، مأموریت خود را ارائه خدمات مالی مخصوص، برای ایجاد و حمایت از کسبوکارهای خرد در حال رشد قرار داده است. این بانک، تأمین سرمایه کاری، اعطای وامهای سرمایهگذاری، اعطای وامهای مساعدتی به کسبوکارهای کوچک، ارائه حسابهای جاری، حسابهای پسانداز و حسابهای سپردهگذاری به بخش خصوصی را به عنوان محصولات و خدمات بانک، در دستورکار قرار داده است. در سال 2009، ترازنامه بانک در حدود 902 میلیون یورو بوده که از این مقدار، 738 میلیون یورو (در حدود 82 درصد از ترازنامه) را به صورت وام پرداخت کرده است و فعالیتهای بانک در سال 2009، 7/9 میلیون یورو سود به همراه داشته است (www.mibanco.com.pe).
New Resource Bank
بانک منابع جدید آمریکا نیز یکی دیگر از بانکهای اجتماعی مهم در نظام بانکداری بینالمللی میباشد. این بانک، مأموریت خود را تعریف استاندارد جدیدی برای ارائه خدمات به مشتریان بانکی قرار داده؛ به صورتی که منجر به افزایش منابع پایدار و کارا در بانک شود. در واقع، بانک منابع جدید آمریکا، مأموریت خود را از طریق ارائه روشهای کامل و دقیق به کسبوکارهای کارآفرینانه و نیز مشتریان بانکی، برنامههای جدید برای تأمین مالی پروژهها و کسبوکارهای زیستمحیطی به صورتی کاراتر و همچنین، تعریف و ارائه انگیزههای زیستمحیطی به مشتریان روزانه بانکی انجام میدهد. این بانک، با درگیر کردن مخاطبان خود در سیاستگذاریها و حرکتهای مشوق پایدار، در توسعه بازار کسبوکارهای زیستمحیطی و بازار پروژههای زیستمحیطی، نقشی فعال دارد. محصولات و خدماتی که توسط این بانک برای افراد ارائه میشود، طیف کاملی از خدمات مالی؛ شامل صدور چک، بازار پول و حسابهای پسانداز، بانکداری آنلاین، عرضه اوراق قرضه، تأمین مالی تأسیسات خورشیدی در محل سکونت افراد و تأسیسات ارتقادهنده کارایی مصرف انرژی برای افراد میباشد. از سوی دیگر، این بانک به کسبوکارها نیز خدماتی نظیر: مدیریت نقدینگی بنگاه، خطوط اعتباری تجاری، وامهای ساخت، وامهای داراییهای واقعی و املاک و همچنین تأمین مالی پروژهها را ارائه میدهد. همچنین این بانک، به عنوان یک مشاور مالی و مشاور کسبوکار برای مشتریان بانکی خود خدمت میکند، برای سازمانهای غیرانتفاعی خدمات بانکی و سایر خدمات، راهبردی ارائه میدهد، وامهای خلاقانه برای پروژههای زیستمحیطی (شامل انرژیهای جایگزین، تکنولوژیهای پاک، تولید مواد خوردنی ارگانیک و ساختمانهای پایدار برای منازل و ادارات) اعطا میکند.
ترازنامه بانک منابع جدید آمریکا در پایان سال 2009 میلادی، در حدود 4/139 میلیون یورو بوده که از این مقدار، در حدود 92 میلیون یورو (نزدیک به 66 درصد از ترازنامه) به وام اختصاص یافته است. عملکرد این بانک طی سال 2009 میلادی، 6/10 میلیون یورو ضرر خالص بههمراه داشته است (www.newresourcebank.com).
Shorebank
یکی از بانکهای معروف در زمینه بانکداری اجتماعی، شوربنک آمریکاست که مأموریت آن، سرمایهگذاری برای مردم و جوامع آنها، در راستای ایجاد برابری اقتصادی و محیطزیستی سالم میباشد. این بانک، با هدف ارتقای پایداری و عملکرد سودآور، در پی ایجاد ثروت در جوامعی است که به لحاظ اقتصادی و نژادی متنوع هستند. این بانک به نوعی بانک پسانداز و وام میباشد که به ارائه خدمات مالی و اطلاعاتی به مشتریان از طریق ارائه وامهای تأمین مالی داراییهای واقعی مسکونی، وامهای کسبوکارهای کوچک، وام به سازمانهای غیرانتفاعی و مذهبی، وامهای حفظ منابع طبیعی که استفاده درست منابع آب، زمین و انرژی را در میان سایرین نشر میدهد، سپردههای بانکی و خدمات خرده بانکی میپردازد.
در پایان سال 2008 میلادی، ترازنامه این بانک در حدود 2/2 میلیارد یورو بوده که از این مقدار، 34/1 میلیارد یورو (حدود 61 درصد از ترازنامه) را به اعطای وام اختصاص داده است و در پایان سال 2008، با ضرر خالصی به مقدار 8/1 میلیون یورو رسیده است (www.shorebankcorp.com).
Société financiere de la NEF
بانک تأمین مالی جامعه لا نِف در کشور فرانسه، از جمله بانکهای اجتماعی مطرح در عرصه بینالمللی است که پساندازکنندگان و قرضگیرندگانی که به انجام پروژههای پایدار، با ویژگیهای اخلاقی و زیستمحیطی، مبادرت میکنند را به طور مستقیمی به هم ارتباط میدهد. در واقع این بانک، نوعی تعاونی پسانداز و وام میباشد که به جمعآوری پساندازهای اعضا از حسابهای جاری و حسابهای سپرده و به اعطای وام به سازمانهای غیردولتی و حرفهای فعال در بخشهای اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی میپردازد.
ترازنامه بانک لانف در پایان سال 2009 میلادی، در حدود 192 میلیون یورو بوده که از این مقدار، در حدود 68 میلیون یورو (نزدیک به 35 درصد از ترازنامه) به وام اختصاص یافته است که البته از سود خالص این بانک، اطلاعی در دسترس نیست (www.lanef.com).
Triodos Bank
بانک تریودوس در کشور هلند نیز از جمله بانکهای مطرح در میان بانکهای اجتماعی میباشد که مأموریت اصلی خود را کمک به ایجاد جامعهای قرار داده که منجر به ارتقای کیفیت زندگی میشود و شأن انسانی را در کانون توجهات خود قرار داده است؛ همچنین این بانک به دنبال این است که افراد، سازمانها و کسبوکارها را قادر کند تا به صورتی آگاهانهتر، از منابع مالی خود در راستای نفع رساندن به مردم و محیطزیست و ارتقای توسعه پایدار استفاده نمایند و سومین هدف این بانک، ارائه محصولات مالی پایدار و خدمات با کیفیت به مشتریانش میباشد. این بانک محصولات پسانداز اختصاصی و صندوقهای سرمایهگذاری خاص را به عنوان محصولات و خدمات خود در نظر گرفته است. از سوی دیگر، مشتریان به خدمات پرداخت، کارتهای اعتباری و کارتهای بدهی، بانکداری اینترنتی، خدمات بانکداری خصوصی و سرمایهگذاری و خدمات ضمانتنامه بانکی نیز دسترسی دارند. همچنین این بانک، تعداد زیادی از صندوقهای سرمایهگذاری را ایجاد و به مشتریان خود ارائه کرده است.
ترازنامه این بانک در پایان سال 2008 میلادی، در حدود 7/2 میلیارد یورو بوده که از این مقدار، 47/1 میلیارد یورو (در حدود 54 درصد ترازنامه) را وام داده است. همچنین این بانک حدود 55/1 میلیون یورو را در صندوقهای ذخیره وجوه احتیاطی، مدیریت میکند. سود خالص این بانک در پایان سال 2008 میلادی در حدود 5/11 میلیون یورو بوده است (www.triodos.com).
XAC Bank
یکی دیگر از بانکهای اجتماعی مطرح در عرصه بینالمللی، بانک زاک در کشور مغولستان است. مأموریت این بانک، همکاری در برقراری توسعه پایدار در کشور مغولستان میباشد که این نوع توسعه، تنها از طریق افراد آموزشدیده و دارای مهارت در جامعه و همچنین، کسبوکارهای رقابتی و پویا که در خصوص کره زمین، مردم و سود خود دغدغه دارند، رخ میدهد. این بانک، دسترسی مساوی به محصولات و خدمات بانکی شفاف، قابل اعتماد و مسئولانه برای همه مشتریان خود؛ از جمله کارآفرینان خرد سنتی و کسبوکارهای کوچک و متوسط را فراهم کرده است. بانک زاک، نوعی بانک پسانداز و وام و تأمین مالی خرد میباشد که منابع و خدمات بانکی خود را به سمت کارآفرینان خرد، کسبوکارهای کوچک و متوسط و بخش کمدرآمد جمعیت در شهرها و روستاهای دوردست، هدفگذاری کرده است.
در پایان سال 2008 میلادی، ترازنامه این بانک در حدود 134 میلیون یورو بوده است که 97 میلیون یورو (در حدود 72درصد از ترازنامه) از این منابع به وامدهی بانکی اختصاص پیدا کرده است. سود خالص این بانک در پایان سال 2008 میلادی در حدود 65/2 میلیون یورو بوده است (www.xacbank.mn).
مفهوم و مؤلفههای بانکداری اجتماعی
با توجه به مأموریت بانکهای مذکور و محصولات و خدماتی که این بانکها ارائه میدهند و نیز ترازنامه بانکهای اجتماعی، لازم است به مفهوم بانکداری اجتماعی مبتنی بر تحلیل عملکرد این بانکها، پرداخته شود.
دو گروه عمده از بانکهای اجتماعی وجود دارند که عبارتند از:
• بانکهای اجتماعی اروپا یا آمریکا با رویکرد پسانداز و وام
• مؤسسه تأمین مالی خرد.
همه بانکها، جنبههای اخلاقی و اجتماعی یا جنبههای پایداری را به عنوان مأموریت اصلی خود، مورد توجه قرار دادهاند. اگرچه اغلب بانکها، موضوعات بانکداری را در مأموریت خود لحاظ کردهاند، اما با این وجود، تنها مؤسسه تأمین مالی خرد براک به سودآوری در فعالیتهای بانکی خود، تأکید کرده است. در بیان مأموریت بانکها و مؤسسات تأمین مالی خرد مذکور، شش بانک از عبارت «پایداری»؛ چهار بانک از عبارت «تأمین مالی خرد» و دو بانک، از عبارت «اخلاقی و اجتماعی»، یک بانک از عبارت «مدیریت آگاهانه منابع مالی» و یک بانک، از عبارت «طراحی عمیق فعالیت مالی» استفاده کردهاند. از این رو، به نظر میرسد عبارت «پایداری» مفهومی است که اغلب برای تعریف ابعاد اجتماعی این بانکها بهکار گرفته شده است؛ بنابراین، تأثیر «اجتماعی» مدنظر بانکداری اجتماعی، به مسئولیت بیننسلی در قبال اجتماع، محیطزیست و اقتصاد برمیگردد (Brundtland et al.,1987).
در خصوص اندازه بانکهای اجتماعی باید اقرار کرد که هیچیک از بانکهای اجتماعی، به لحاظ اندازه که با مقدار ترازنامه، تعداد مشتریان یا مقدار وامهای اعطایی، اندازهگیری میشوند، قابل مقایسه با بازیگران مهم در بازار بانکی نیستند. در واقع، بانک تریودوس با تراز 7/2 میلیارد یورو تا پایان سال 2008، بزرگترین بانک اجتماعی در میان بانکهای مذکور است. این بانک، تنها بانک اجتماعی در اروپا و آمریکا میباشد که به کسبوکار بانکی بینالمللی از طریق شعب خود در کشورهای مختلف اروپایی؛ نظیر هلند، انگلیس، اسپانیا، بلژیک و آلمان میپردازد. بانک بینالمللی دیگر در میان این بانکها، بانک اجتماعی براک است که در بنگلادش و کشورهای آفریقایی فعالیت میکند. در میان این بانکها، تنها هفت بانک اجتماعی وجود دارد که ترازی بیشتر از 600 میلیون یورو دارند. از این رو، از میان بانکهای اجتماعی مذکور، تنها این هفت بانک هستند که با 365 بانک پسانداز، از میان 431 بانک عضو انجمن بانکهای پسانداز آلمان ، قابل مقایسهاند. با این وجود، در مقابل یک بانک پسانداز منطقهای، بانکهای اجتماعی در آن اندازه، حداقل در مقیاس ملی فعالیت میکنند و در عین حال، اغلب، بهعنوان تعدادی از شعب منطقهای نیز محسوب میشوند.
نمودار 2- 1- میزان ترازنامه بانکهای اجتماعی نمونه (میلیون یورو)
منبع: (Weber & Remar, 2011)
اغلب، بانکهای اجتماعی، خود را به عنوان بانکهای پسانداز و وام یا مؤسسات تأمین مالی خرد معرفی میکنند. مقدار وامهای اعطایی آنها و همچنین میزان ترازنامه این نهادهای مالی به صورت میلیون یورو در نمودارهای 2-1 و 2-2 ارائه شده است. تراز کل این بانکها در حدود 2/10 میلیاد یورو میباشد.
نمودار 2-2- میزان وامهای اعطایی بانکهای اجتماعی نمونه (میلیون یورو)
منبع: (Weber & Remar, 2011)
به منظور ایجاد تأثیر اجتماعی، مقدار قابل توجهی از پساندازها و داراییهای یک بانک اجتماعی باید به زمینه اصلی کسبوکار بانک؛ بهخصوص اعطای وام به کسبوکارهای اجتماعی یا سایر نهادهای اجتماعی، اختصاص یابد؛ از اینرو در این شرایط، به تحلیل درصد وام اعطایی از کل ترازنامه بانکهای اجتماعی پرداخته میشود. نمودار ذیل، به مقایسه میزان ترازنامه و وامهای اعطایی بانکهای اجتماعی پرداخته است.
نمودار 2-3- مقایسه میزان ترازنامه و وامهای اعطایی بانکهای اجتماعی (میلیون یورو)
منبع: (Weber & Remar, 2011)
نمودار 2-4، میزان ترازنامه بانکها که به اعطای وام تخصیص یافته است را تحلیل میکند. طبق این نمودار، بانک لا نف، 35 درصد از کل ترازنامه خود را به اعطای وامهای اجتماعی اختصاص داده، در صورتی که بانک میبانکو 80 درصد از ترازنامه خود را به وامهای تخصیصی، تبدیل کرده است. بانک تریودوس تنها بانک از میان بانکهای اجتماعی نمونه میباشد که محصولات بیشتری، مانند صندوقها و سایر محصولات سرمایهگذاری را گزارش داده است و نمیتواند به عنوان یک مؤسسه پسانداز و وام محض، تعریف شود. اما باید اقرار کرد که مقدار قابلتوجهی از منابع پولی بانکهای مذکور که انتظار میرفت به عنوان وام به سمت کسبوکارهای اجتماعی، پروژهها و سایر نهادهای اجتماعی هدایت شوند، در این مسیر بهکار گرفته نشدهاند. در واقع، مقدار قابل توجهی از سرمایه بانکهای اجتماعی مذکور بهدلیل مشکلات نقدینگی یا به دلیل اینکه تعداد کافی از وامگیرندگان واجد شرایط برای مقاصد اجتماعی، به این بانکها مراجعه نکردهاند، در داراییهای سایر مؤسسات مالی یا در اوراق قرضه عمومی، سرمایهگذاری شدهاند. علاوهبر این، در مقایسه با سایر بانکهای مرسوم؛ مانند بانکهای پسانداز آلمان یا بانک داتچ رابوبانک که از جمله بانکهای مطرح رقابتی در عرصه بانکداری هستند، تعداد زیادی از بانکهای اجتماعی، درصد کمی از تراز خود را به اعطای وام اختصاص دادهاند.
نمودار 2-4- درصد وامهای اعطایی از کل ترازنامه بانکهای اجتماعی نمونه (درصد)
منبع: (Weber & Remar, 2011)
در خصوص سود فعالیت بانکهای اجتماعی، برخی از بانکها با سود خالص مثبت و برخی با سود خالص منفی مواجه بودهاند که میزان سود هر یک از این بانکها، در نمودار 2-5 آمده است.
نمودار 2- 5- سود خالص بانکهای اجتماعی نمونه (میلیون یورو)
منبع: (Weber & Remar, 2011)
برای تحلیل دقیقتر سود هر یک از این بانکها و مقایسه بانکها با یکدیگر، لازم است میزان سود براساس ترازنامه بانکها تعدیل شود. از این رو، از نسبت سود خالص بر ترازنامه بانک استفاده شد که در قالب نمودار 2-6 نمایش داده شده است. در این نمودار، دو مورد از بانکهای اجتماعی آمریکایی و یک بانک انگلیسی، با سود خالص منفی مواجهاند. سایر بانکها، طی سالهای 2008 و 2009 از سود خالص مثبت برخوردار بودهاند. همچنین مؤسسات تأمین مالی خرد با بالاترین سود مثبت مواجه بودهاند. در سطحی پایینتر، با اینکه بانکهای اجتماعی آلمان و سوئیس در منطقه یور یا سوئیس فعالتر هستند، بانکهای اجتماعی کوچکتر از منطقه اسکاندیناوی، از نسبت سود خالص به ترازنامه بالاتری به نسبت بانکهای بزرگتر آلمان و سوئیس برخوردار بودهاند. با توجه به دادههای نمودار، بانکهای اجتماعی به لحاظ نسبت سود به ترازنامه با بانکهای پسانداز آلمان و نیز بانک رابوبانک قابل مقایسه هستند؛ به خصوص بانک تریودوس که علاوهبر وامهای اعطایی، به ارائه محصولات سرمایهگذاری نیز اقدام نموده است و از اینرو نسبت به دو بانک بیان شده، از نسبت سود خالص به ترازنامه بالاتری برخوردار است. لازم به ذکر است که کسبوکارهای مبتنی بر وامدهی، با دو معضل اساسی مواجه هستند: اول اینکه لازم است تعداد کافی از وامگیرندگان بالقوه برای هدایت منابع بانکها به پروژهها و کسبوکارهای اجتماعی وجود داشته باشد و دوم اینکه سود خالص بانکی به مقدار قابل توجهی، به نرخهای بهره و مابهالتفاوت بهره (با نرخ تورم) بستگی دارد که هر دوی این متغیرها بنا بر شرایط مالی سال 2010 و پایین بودن نرخ بهره جهانی، به نسبت پایین میباشند.
نمودار 2-6- نسبت سود خالص به ترازنامه بانکهای نمونه (درصد)
منبع: (Weber & Remar, 2011)
جمعبندی
در این فصل، ابتدا تعریف بانکداری اجتماعی به عنوان یکی از نظامهای نوین بانکداری، از نظرگاه اندیشمندان متعددی بررسی شد. به طور کلی، بانکداری اجتماعی را با وجود تمام پیچیدگیهای مفهومی و معنایی میتوان نوعی از بانکداری معرفی کرد که علاوهبر سود، مردم و محیطزیست را نیز در نظر دارد و در محاسبات خود آنها را به حساب میآورد، سپس، تعدادی از بانکهای اجتماعی نمونه که در این عرصه موفق بودهاند، معرفی شدند و ترازنامه مالی آنها و سود خالص آنها به شکل نمودار، نمایش داده شد. شواهد نشان دادند که این بانکها در دوره بحران مالی غرب در سال 2008 بسیار پر رونق بودهاند و کماکان نیز به موفقیت خود ادامه میدهند. در ادامه، ویژگیهای عمومی بانکداری اجتماعی و فلسفه بانکداری اجتماعی نیز مورد بحث قرار گرفت. اساساً هدف بانکداری اجتماعی، تحقق بخشیدن، برانگیختن و جانبخشیدن به یک گفتوگوی اجتماعی درباره ارزشهای زمان حاضر است. هدف بانکداری اجتماعی، قراردادن این گفتوگو در مرکز نظام اجتماعی- اقتصادی و پرداختن به آن به طور دائمی است. |