جان بیتس کلارک در نگرههای اقتصادی انجمن علمی اقتصاد شهری ایران
| تاریخ ارسال: 1396/11/14 |
- اقتصاددان نئوکلاسیک آمریکایی
- از پیشگامان انقلاب مارژینالیستی و مخالف مکتب اقتصاد نهادگرا
-استاد دانشگاه کلمبیا
- مدال جان بیتز کلارک که از سوی انجمن اقتصادی آمریکا به «اقتصاددانان آمریکایی زیر چهل سال سن که داوری شود مشارکت شایان توجهی به اندیشه و دانش اقتصادی داشتهاند» هرساله اعطا میشود، به پاس خدمات کلارک در حوزه اقتصاد است.
نظریه توزیع درآمد
کلارک علاوهبر طراحی الگوی مستقلی در مورد مطلوبیت نهایی، بهرهوری نهایی را نیز بهعنوان یک معیار مطلوب توزیع یک درآمد مطرح نمود. او عقیده دارد که توزیع درآمد، توسط قانون طبیعی کنترل میشود و در صورتیکه هیچ مانعی در برابر تحقق مفاد قانون طبیعی نباشد، صاحبان عوامل تولید، با دریافت ارزش بهرهوری نهایی خود در واقع هرچه را ایجاد کردهاند، دریافت خواهند کرد. کلارک، نظریه توزیع خود را برمبنای قانون بازده نزولی استوار ساخت. بر طبق این قانون (با فرض بازار رقابتی)، وقتی یک نهاده متغیر باشد و بقیه نهادهها ثابت باشند، افزایش نهاده متغیر پس از حد معینی با کاهش بهرهوری نهایی آن همراه خواهد بود. وی این پدیده را قانون عام میداند؛ بهنظر او، تعادل تنها زمانی واقع خواهد شد که بهرهوری نهایی عامل متغیر، با هزینه نهایی آن برابر شود. در این الگو، معمولا فرض میشود که واحدهای عوامل، یکسان هستند؛ بنابراین از دستمزد یا قیمت یکسانی برخوردارند. کلارک تصریح میکند که در این الگوی ایستا، سود جایی ندارد؛ زیرا در وضعیت رقابتی کامل، کالاهای تولیدشده براساس هزینه نهاییشان بهفروش میرسند؛ بنابراین در بلندمدت، سودی وجود ندارد. نتیجه مهمی که کلارک در این رابطه میگیرد این است که در واقع، بهرهوری نهایی نهادهها، بیانگر تقاضا برای آنها نیز خواهد بود. از اینرو اگر مثلا بهرهوری نهایی نیروی کار بالاتر از دستمزد درخواستیاش باشد، تعداد بیشتری کارگر استخدام خواهند شد و برعکس.
سرمایهگذاری و توزیع ثروت
نظریه سرمایه گذاری کلارک نقطه مقابل نظریه "بوهم باورک" بود. کلارک بر وجود تمایز شخصی بین "کالاهای سرمایهای" قابل اندازهگیری و وجوه انتزاعی "سرمایه اجتماعی" تأکید میکرد و بهجای آنکه سرمایه بهعنوان یک رشته از "پیشرفتها" در طی "یک دوره تولید" برای کارگران (توسط سرمایهداران) در نظر گرفته شود، بهعنوان وجوه دایمی (یک جریان دایمی) درآمد در نظر گرفته میشد. بهنظر کلارک اگر ما خود را همانند "بوهم باورک" در شرایط ایستا محدود کنیم، تعداد دورههای تولید که در هر لحظهای از زمان پایان میپذیرد، باید با تعداد دورههای تولیدی که در هر لحظه شروع میشود، برابر شود. بنابراین در یک حالت ایستا که سرمایهگذاری خالص صفر است، تولید و مصرف بهطور خودکار برابر خواهد بود. در این شرایط، لزوما سرمایه بدون تغییر خواهد ماند و تقاضا برای سرمایه در حالت ایستا فقط برای مقاصد جایگزین (استهلاک) خواهد بود.
رانت یا بهره
کلارک در یکی از مقالات خود بهنام "توزیع آنگونه که با قانون رانت تعیین میشود"، استدلال میکند که رانت (اجاره) بسیار شبیه عایدات دیگر خدمات مولد است. همانگونه که اجاره زمین (یا محصول نهایی زمین) را میتوان از تجربه واگذاری مقدار ثابتی زمین به واحدهای متغیر کار (که محصول مرتبط با هر افزایش کار دراثر بازدهی نزولی بهتدریج کاهش مییابد) بهدست آورد، به همین گونه میتوان بهره سرمایه را بهعنوان محصول نهایی سرمایه تلقی کرد و مبلغ ثابتی از سرمایه را به واحدهای متغیر کار که در معرض بازدهی نزولی هستند، واگذار کرد. کلارک در کتاب خود، استدلال کرد که پرداخت بابت خدمت مولد طبق بهرهوری، علاوهبر اینکه توضیح میدهد که چگونه اجرت مذکور تعیین میشود، همچنین نشان میدهد که این امر، به آن عواملی میرسد که شایسته پرداختند و توزیع منصفانه را تضمین میکند.