انجمن علمی اقتصاد شهری ایران- کنث آرو در نگره های اقتصادی انجمن علمی اقتصاد شهری ایران
کنث آرو در نگره‌های اقتصادی انجمن علمی اقتصاد شهری ایران

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1397/2/2 | 

-  استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد

-  برنده جایزه نوبل اقتصادی در سال ۱۹۷۲

-  برنده نشان جان بیتس کلارک  انجمن اقتصاد آمریکا

-  ریاست گروه اقتصاد دانشگاه استانفورد

-  عضو برگزیده آکادمی ملی علوم، آکادمی علمی و فنون آمریکا، جامعه اقتصاد، مؤسسه آمار ریاضی و انجمن آمار آمریکا

-  جوان‌ترین نوبلیست اقتصاد در جهان

-  دکترای افتخاری دانشگاه وین و نیویورک

 
  • نظریه تعادل عمومی
      دومین سهم بزرگ آرو، اثبات ریاضی وجود تعادل عمومی است. اقتصاددانان از زمان والراس  احتمالاً از زمان کنه، امکان به تعادل رسیدن یک سیستم اقتصادی را درک کرده‌اند. در این سیستم، هریک از بازارها در قیمت تعادلی برای آن بازار تصفیه می‌شوند. حلقه مفقوده این دیدگاه، یک اثبات بود که نشان دهد مجموعه‌ای از قیمت‌های تعادلی برای تصفیه هم زمان همه بازارها وجود دارد. ارو این اثبات را به صورت ریاضی نشان داد. این اثبات مستلزم چهار فرض است:
  1. خانوارها نیروی کار عرضه کرده و کالاها را مصرف می‌کنند؛
  2. خانوارها می‌دانند که چه می‌خواهند و از میزان مطلوبیت حاصل از انتخاب‌های مختلف خود آگاه هستند؛
  3. بنگاه‌ها با استفاده از بهترین تکنولوژی موجود، نهاده‌ها را به محصول تبدیل می‌نمایند؛
  4. بنگاه‌ها از تولید سود کسب می‌کنند.
      آرو با استفاده از این فروض توانست به صورت ریاضی، وجود تعادل رقابتی را اثبات کند. وی نشان داد که مجموعه‌ای از قیمت‌ها برای همه کالاها و خدمات وجود دارد به گونه‌ای که عرضه و تقاضا برای همه کالاها و خدمات با یکدیگر برابر می‌شوند. ارو با استفاده از تکنیک‌های نوین ریاضی نشان داد که یکی از شرایط تحقق تعادل عمومی این است که می‌بایست برای همه کالاها، بازارهای آتی وجود داشته باشد. البته واضح است که چنین شرطی برقرار نمی‌شود چرا که برای بسیاری از کالاها و خدمات، مثل خدمات نیروی کار، نمی‌توان یک قرارداد برای تحویل در آینده خریداری نمود.
این نظریه بیان می‏‌کند که در اقتصاد نمی‏‌توان هنگام تصمیم‌‏گیری در مورد مساله‏ای در یک زمان بخصوص، همه عوامل دیگر را ثابت نگه داشت و به بررسی اثر یک متغیر یا پدیده بر زندگی مردم پرداخت. برای مثال تقاضا برای غذاهای رستوران تنها به قیمت‏‌های منو بستگی ندارد، بلکه قیمت مغازه‌‏های خواربار فروشی، دستمزد نیروی کار و حتی هزینه بنزین نیز می‏‌تواند در این مساله مهم باشد. آرو بیان کرد تقاضا برای یک کالا نمی‏‌تواند تنها به قیمت آن کالا بستگی داشته باشد بلکه به قیمت سایر کالاها در بازارهای دیگر نیز وابسته است. به دیگر بیان وقتی قیمت یک کالا بالا می‏رود آن کالا سهم بیشتری از بودجه شما را از آن خود می‏کند و بدون شک بر تقاضای سایر کالاهای دیگر در سبد مصرفی شما تاثیر می‏گذارد. همه اقتصاد دانان به این مساله (حتی از قرن هفدهم میلادی) اعتقاد داشتند اما کسی توانایی اثبات آن را نداشت. ارو این غیرممکن را ممکن ساخت. در مدل زیبای او همانند آن‏چه کل هستی به ‏دنبال آن است یعنی توازن و رضایت تمامی اجزا و اقشار جامعه در تعامل با یکدیگر، این مساله به‏صورت ریاضی اثبات شد. در این نظریه در آن واحد هم خانوارها که عرضه ‏کننده نیروی کار و متقاضی کالاها هستند، هم بنگاه‌‏ها که تولیدکننده کالاهای مورد نیاز متقاضیان در بازارهای مختلف اند با دریافت بیشترین مطلوبیت و سود ممکن به تعادل می‏رسند و اثر تغییر قیمت‏ها در یک بازار بر بازارهای مختلف و تقاضای مردم قابل بررسی است.
ارو با استفاده از تکنیک‌‏های نوین ریاضی اثبات چنین وضعیت پیچیده‏ای را محقق ساخت. به مفهوم ساده این موضوع که اجرای یک سیاست به‏ گونه‏ای باشد که پس از اجرای آن وضعیت هیچ فردی در اجتماع نسبت به قبل بدتر نشود یا ثابت بماند یا بهتر شود، بررسی شد.
 
  • انتخاب اجتماعی و ارزش‌‏های فردی مبتنی بر اصل امکان‌‏ناپذیری
      فرضیه و اثبات جالب که به همگان ثابت کرد هیچ‌گاه نمی‌‏توان قانونی را برای رای‏دهی بیابیم که در آن یک گزینه به‏‌عنوان گزینه ارجح باشد. سه کتاب  A،B  و C را در نظر بگیرید، فرض کنید ۳۰ دصد مردم رتبه‏‌بندیشان به ‏صورت ABC، ۳۰ درصد BCA و ۳۰ درصد هم CAB باشد. از این رو اکثر مردم A را به B  و اکثریتی نیز B را به C ترجیح می‏دهند، از این‏رو به‏نظر می‏رسد که ترجیح A به C بدیهی است اما اگر نگاهی به این رتبه‏ بندی بیندازیم خلاف این فرض اثبات می‏شود. بنابراین ارو این قانون اجتماعی را اثبات کرد که وقتی مردم سه یا بیش از سه انتخاب دارند هیچ سیستم رای‏گیری نمی‏‌تواند یک قانون مشخص را به مردم منتقل کند. به همین دلیل است که او ورود منافع شخصی، قضاوت‌‏ها، تضادها و احساسات اخلاقی را به مدل‏‌های تصمیم‏‌سازی اقتصادی ضروری می‏داند. این نوع نگرش به فرآیند مدل‏سازی در علم اقتصاد و توجه به رفاه و ارزش‏‌گذاری رفتار مردم تنها در ذهنیت بزرگ‏مردی چون ارو خلاصه می‏شد. مردی که همیشه در پی یافتن راه‌‏حلی برای بهبود رفاه مردم چه در نظریه‏‌پردازی و چه در عمل بود.
  • فرضیه عدم امکان
      این فرضیه، به گروهی از افراد، از قبیل اعضای خانواده یا مالکان یک بنگاه مربوط می‌شود که تصمیم‌گیری کرده یا میان گزینه‌های مختلف اقدام به انتخاب می‌کنند. اقتصاددانان به هنگام تحلیل انتخاب فردی، فرض می‌کنند که هریک از افراد رفتار عقلایی داشته و می‌توانند گزینه‌های مختلف در دسترس را رتبه‌بندی کنند. به بیان دقیق‌تر، انتخاب عقلایی مستلزم آن است که ترجیحات افراد میان گزینه‌های مختلف سازگار و انتقال‌پذیر باشند. برای اینکه ترجیحات سازگار باشند، فردی که کالای A را بر کالای B ترجیح می‌دهد، نمی‌‌تواند B را بر A مرجح بدارد. برای انتقال‌پذیری، فردی که کالای A را بر B و B را بر C ترجیح می‌دهد، باید A را بر B ترجیح دهد.
آرو ثابت کرد که انتخاب اجتماعی یا تصمیم‌گیری اجتماعی، عقلایی نیست. وی در حقیقت ثابت کرد که تصمیماتی که گروه‌ها اتخاذ می‌کنند، لزوماً از اصل انتقال‌پذیری تبعیت نمی‌کند. مثلاً انتخاب‌هایی را در نظر بگیرید که یک خانواده انجام می‌دهد. برای سادگی فرض می‌کنیم که سه انتخاب A، B و C وجود دارند. برای اینکه این مثال واقعی به نظر برسد، می‌توانیم این انتخاب‌ها را به صورت انتخاب میان سه فیلم در نظر بگیریم. سه کودک باید میان این سه فیلم انتخاب کنند، زیرا نمی‌توانند هر سه فیلم را باهم تماشا کنند. هریک از کودکان به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خود است. اگر کودکان بر سر تماشای یکی از سه فیلم به توافق برسند، مشکلی نخواهد بود. اما بسیاری از اوقات این اتفاق نمی‌افتد و کودکان ترجیحات مختلفی از خود نشان می‌دهند. فرض کنید کودک اول فیلم A را بر فیلم B و فیلم B را بر فیلم C ترجیح دهد. کودک دوم فیلم B را بر فیلم C و فیلم C را بر فیلم A ترجیح دهد. و کودک سوم، فیلم C را بر فیلم Aو فیلم A را بر فیلم  B  ترجیح دهد. طبق تعریف بالا، هر سه کودک دارای ترجیحات سازگار و انتقال‌پذیر هستند. اما مشکل زمانی پیش می‌آید که سه کودک قرار است کنار هم قرار گرفته و در مورد تماشای فیلم تصمیم‌گیری کنند. با توجه به ترجیحات فوق، این سه کودک فیلم A را بر B ترجیح می‌دهند زیرا کودک ۱ و کودک ۳، فیلم A را بر B ترجیح می‌دهند. آنها همچنین فیلم B را بر C ترجیح می‌دهند زیرا کودک ۱ و ۲ فیلم B را بر C ترجیح می‌دهند. طبق اصل انتقال‌پذیری، فیلم A باید بر فیلم C ترجیح داده شود. با این وجود، کودک ۲ و کودک ۳، فیلم C را بر فیلم A ترجیح می‌دهند. نتیجه‌ای که ارو از این تحلیل گرفت این بود که انتخاب اجتماعی نمی‌تواند عقلایی باشد زیرا اصل انتقال‌پذیری را نقد می‌کند. به بیان دیگر، استخراج انتخاب اجتماعی یا گروهی از ترجیحات افراد غیر ممکن است. به همین دلیل، این فرضیه، فرضیه عدم امکان نام گرفته است. به عبارت دیگر، "عقلانیت جمعی، نمی‌تواند معنای کاملاً سازگاری داشته باشد". همه اینها بدان معناست که اگرچه علم اقتصاد می‌تواند انتخاب‌های فردی را توضیح دهد، اما از توضیح تصمیم‌گیری گروهی عاجز است.
  • اقتصاد بهداشت
      آرو به اقتصاد بهداشت نیز توجه کرده است، از نظر او، نخستین مشکل پیش‌روی افراد در بخش بهداشت، نااطمینانی نسبت به کیفیت خدمات بهداشتی است که توسط پزشکان و سایر متخصصین ارائه می‌گردد. وی معتقد است موانع ورود به بازار، از میزان این نا اطمینانی می‌کاهد. لذا، ارو بر خلاف فریدمن، طرفدار الزامی کردن دریافت مجوزهای طبابت است چرا که این مجوزها تضمین می‌کنند که پزشکان دوره‌های لازم را گذارانده و صلاحیت درمان بیماران را دارند. از نگاه ارو، دومین مشکل بازار خدمات بهداشتی، مخاطره اخلاقی (Moral Hazard)  است. ایده اصلی مفهوم مزبور این است که بیمه، رفتار افراد را تغییر می‌دهد. وقتی که افراد از بیمه درمانی برخوردارند، احتمال بروز رفتارهای مخاطره‌آمیز از سوی آنها که منجر به بیماری یا معلولیت می‌گردد، بیشتر می‌شود. راه حل مخاطره اخلاقی از نگاه ارو، افزایش سهم پرداختی در بیمه است. آخرین مشکل بازار مراقبت‌های بهداشتی از دیدگاه ارو، مسأله انتخاب نادرست (Adverse Selection) است. هر فردی بیش از هرکس دیگری از میزان سلامتی خود آگاه است. افرادی که سلامتی آنها بیشتر در معرض خطر قرار دارد، تمایل بیشتری برای پنهان کردن وضعیت جسمانی خود از بیمه‌گر دارند. نااطمینانی بیمه‌گران در مورد میزان ریسک سلامت افراد، باعث به وجود آمدن مسأله انتخاب نادرست می‌گردد.
اگر شرکت‌های بیمه، نرخ‌های خود را براساس ریسک متوسط تعیین نمایند، گروه‌های پرریسک بیمه زیادی می‌خرند و گروه‌های کم ریسک یا بیمه‌ای نمی‌خرند و یا اینکه میزان خرید آنها اندک است. به همین خاطر، شرکت‌های بیمه متضرر شده و مجبور به افزایش نرخ‌های خود می‌شوند. اما این کار باعث کم شدن هرچه بیشتر خریداران گروه کم ریسک می‌شود. ادامه افزایش نرخ‌ها به کاهش هرچه بیشتر پوشش بیمه می‌انجامد. ارو نشان داد که این مشکلات با  سیستم‌های تک‌پرداخت (Single-payer systems) مرتفع می‌شوند. اگر همه افراد تحت پوشش بیمه درمان قرار بگیرند، هیچ‌کس تلاش نمی‌کند خود را به گروه‌های کم‌ریسک منتسب نماید.
نشانی مطلب در وبگاه انجمن علمی اقتصاد شهری ایران:
http://iuea.ir/find-1.675.1412.fa.html
برگشت به اصل مطلب